پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص260

از او بهترم. مرا از آتش آفريده اى و او را از گل . گفت: از اينجا بيرون شو كه تو مطرودى . و تا روز قيامت لعنت من بر توست . گفت: اى پروردگار من، مرا تا روزى كه از نو زنده شوند مهلت ده . گفت: تو از مهلت يافتگانى، تا آن روز معين معلوم . گفت: به عزت تو سوگند كه همگان را گمراه كنم . مگر آنها كه از بندگان مخلص تو باشند . گفت: حق است و آنچه مى گويم راست است . كه جهنم را از تو واز همه پيروانت پر كنم.

نگرش مجموعه اى به هفت تصوير

همان سان كه ديديد، هر تصوير از زاويه اى قصّه آدم را به نمايش مى نهد. از اين رو، برخى از جلوه ها در بعضى از تصاوير موجودند و در بعضى ديگر مفقود. يعنى زاويه ديد و نوع نگاه سبب شده است كه بعضى از جلوه ها گاه نمود پيدا كنند و گاه پوشيده بمانند. امّا براى قضاوت درباره اين قصّه بايد هر هفت تصوير را يك جا ديد. چنين تماشاى جامع و گسترده اى مى تواند نگاهى مُشرِفانه را در پى داشته باشد. در اين نگاه، مجموعه حوادث قصّه را به اين ترتيب مى توان در شمار آورد: 1. خبر دادن از آفريده اى نو به نام آدم. ( يك جاى: بقره) 2. اعلانِ مادّه اى كه اين موجود از آن آفريده شده است. (دو جاى: حجر و ص) 3. دعوت خداوند از فرشتگان براى سجده كردن بر اين آفريده. (هفت جاى) 4. سر باز زدنِ ابليس از سجده نزد آدم و دليل آورى اش براى اين امتناع. (هفت جاى) 5. بيرون راندن ابليس از بهشت و اعلان نبرد ابليس براى گمراه سازى آدم. (هفت جاى)