مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص257
كه سر باز زد كه با سجده كنندگان باشد . گفت: اى ابليس، چرا تو از سجده كنندگان نبودى؟ گفت: من براى بشرى كه از گل خشك، از لجن بويناك آفريده اى سجده نمى كنم . گفت: از آنجا بيرون شو كه مطرود هستى . تا روز قيامت بر تو لعنت است . گفت: اى پروردگار من، مرا تا روزى كه دوباره زنده مى شوند مهلت ده . گفت: تو در شمار مهلت يافتگانى . تا آن روزى كه وقتش معلوم است . گفت: اى پروردگار من، چون مرا نوميد كردى، در روى زمين بدى ها را در نظرشان بيارايم و همگان را گمراه كنم . مگر آنها كه بندگان با اخلاص تو باشند. گفت: راه اخلاص راه راستى است كه به من مى رسد . تو را بر بندگان من تسلطى نيست، مگر بر آن گمراهانى كه تو را پيروى كنند.
(وَاِذْ قُلْنا لِلْمَلئِكَةِ اسْجُدُوا لاِدَمَ فَسَجَدُوا اِلاّ اِبْليسَ قالَ ءَاَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طينًا . قالَ اَرَءَيْتَكَ هذَا الَّذى كَرَّمْتَ عَلَىَّ لَئِنْ اَخَّرْتَنِ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لاََحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ اِلاّ قَليلا . قالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَاِنَّ جَهَنَّمَ جَزآؤُكُمْ جَزآءً مَوْفُورًا . وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَاَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشارِكْهُمْ فِى الاَْمْوالِ وَالاَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمايَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ اِلاّ غُرُوراً . اِنَّ عِبادى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ وَكَفى بِرَبِّكَ وَكيلاً.) (1) و به فرشتگان گفتيم: آدم را سجده كنيد. همگان جز ابليس سجده كردند. گفت: آيا براى كسى كه از گل آفريده اى سجده كنم؟ و گفت: با من بگوى چرا اين را بر من برترى نهاده اى؟ اگر مرا تا روز قيامت مهلت دهى، بر فرزندان او، جز اندكى، مهارزنم . گفت: برو، جزاى تو و هركس كه پيرو تو گردد جهنم است، كه كيفرى تمام است. با فرياد خويش هركه را توانى از جاى برانگيز و به يارى سواران و پيادگانت بر آنان بتاز و در مال و فرزند با آنان شركت جوى و به آنها وعده بده. و حال آنكه شيطان جز به فريبى وعده شان ندهد . تو را بر بندگان من هيچ تسلطى نباشد و پروردگار تو براى
1. اسراء / 61 تا 65.