پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص224

بَلْ وَجَدْنآ ابآءَنا كَذلِكَ يَفْعَلُونَ.(1) بلكه پدران خويش را يافتيم كه چنين مى كردند. قوم هود مى گفتند: اِنْ هذا اِلاّ خُلُقُ الاَوَّلينَ . وَما نَحْنُ بِمُعَذَّبينَ.(2) اين جز همان دروغ و نيرنگ پيشينيان نيست و ما عذاب نخواهيم شد. قوم موسى مى گفتند: قالوا اَجِئْتَنا لِتَلْفِتَنا عَمّا وَجَدْنا عَلَيْهِ اباءَنا؟(3) آيا آمده اى تا ما را از آن آيين كه پدرانمان را بر آن يافته ايم، منصرف سازى؟ و قوم محمّد مى گفتند: حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ ابآءَنآ.(4) آن آيينى كه پدران خود را به آن معتقد يافته ايم، ما را بس است.

استوارى و پايدارىِ عقيدتىِ مؤمنان

كسى كه به آيين و راهى ايمان آورده است، از لحاظ عاطفى و روحى در فضايى قرارمى گيرد كه هر انديشه مخالف در نظرش ناصواب جلوه مى كند. ارتباط فكرى ميان مؤمن وانديشه اش، هر مؤمنى كه باشد و هر انديشه اى كه داشته باشد، ارتباطى حبيبانه است: وَمِنَ النّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللهِ اَنْدادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللهِ وَالَّذينَ امَنُوا اَشَدُّ حُبًّا للهِ.(5)


1. شعرا / 74. 2. شعرا / 137 و 138. 3. يونس / 78. 4. مائده / 104. 5. بقره / 165.