مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص215
(اَلا اِنَّما طائِرُهُمْ عِنْدَاللهِ وَلكِنَّ اَكْثَرَهُمْ لايَعْلَمُونَ . وَقالُوا مَهْماتَأْتِنا بِه مِنْ ايَة لِتَسْحَرَنا بِها فَما نَحْنُ لَكَ بِمُؤمِنينَ . فَاَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ وَالْجَرادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفادِعَ وَالدَّمَ ايات مُفَصَّلات فَاسْتَكْبَرُوا وَكانُوا قَوْمًا مُجْرِمينَ . وَلَمّا وَقَعَ عَلَيْهِم الرِّجْزُ قالُوا يا مُوسى ادْعُ لَنا رَبِّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنى اِسْرائيلَ . فَلَمّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ اِلى اَجَل هُمْ بالِغُوهُ اِذا هُمْ يَنْكُثُونَ . فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَاَغْرَقْنا هُمْ فِى الْيَمِّ بِاَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِاياتِنا وَكانُوا عَنْها غافِلينَ.) (1) قوم فرعون را به قحط و نقصان محصول مبتلاكرديم، شايد پندگيرند . چون نيكيى نصيبشان مى شد مى گفتند: حق ماست. و چون بديى به آنها مى رسيد، موسى و همراهانش را بدشگون مى دانستند. آگاه باشيد، آن نيك و بد كه به ايشان رسد از خداست، ولى بيشترينشان نمى دانند . و گفتند: هرگونه نشانه اى برايمان بياورى كه ما را بدان مسحور كنى به تو ايمان نخواهيم آورد . ما نيز بر آنها نشانه هايى آشكار و گوناگون چون طوفان و ملخ و شپش و قورباغه وخون فرستاديم. باز سركشى كردند، كه مردمى مجرم بودند . و چون عذاب بر آنها فرودآمد، گفتند: اى موسى، بدان عهدى كه خدا را با تو هست او را بخوان، كه اگر اين عذاب از ما دور كنى به تو ايمان مى آوريم و بنى اسرائيل را با تو مى فرستيم . چون تا آن زمان كه قرار نهاده بودند عذاب را از آنها دور كرديم، پيمان خود را شكستند. پس، از ايشان انتقام گرفتيم و در دريا غرقشان كرديم. زيرا آيات ما را دروغ مى انگاشتند و از آنها غفلت مىورزيدند. 2. ضعف و بى ارادگى همچنين مصريان در پيروى از فرعون و عبادت او، گروهى خوار و ضعيف و بى اراده قلمداد مى شوند: وَقالُوا يا اَيُّهَ السّاحِرُ ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ اِنَّنا لَمُهْتَدُونَ . فَلَمّا كَشَفْنا عَنْهُم الْعَذابَ اِذا هُمْ يَنْكُثُونَ . وَنادى فِرْعَوْنُ فى قَوْمِه قالَ يا قَوْمِ اَلَيْسَ لى مُلْكُ مِصْرَ وهذهِ الاَْنْهارُ تَجْرى مِنْ تَحْتى اَفَلاتُبْصِرُونَ. اَمْ اَنَا خَيْرٌ مِنْ هذَاالَّذى هُوَ مَهينٌ وَلايَكادُ يُبينُ. فَلَوْلا اُلْقِىَ عَلَيْهِ اَسْوِرَةٌ مِنْ
1. اعراف / 130 تا 136.