مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص173
مى توان جُست. تصوير جن در قصّه سليمان از اين قرار است: فَسَخَّرْنالَهُ الرّيحَ تَجْرى بِاَمْرِه رُخآءً حَيْثُ اَصابَ . وَالشَّياطينَ كُلَّ بَنّآء وَغَوّاص . وَاخَرينَ مُقَرَّنينَ فِى الاَْصْفادِ . (1) پس باد را رام او كرديم كه به نرمى هر جا كه آهنگ مى كرد، به فرمان او مى رفت . و گروه جن را، كه هم بنّا بودند و هم غوّاص . و گروهى ديگر را، كه همه بسته در زنجير او بودند . (وَلِسُلَيْمنَ الرّيحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَرَواحُها شَهْرٌ وَاَرْسَلْنالَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِاِذْنِ رَبِّه وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ اَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعيرِ . يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشآءُ مِنْ مَحاريبَ وَتَماثيلَ وَجِفان كَالْجَوابِ وَقُدُور راسِياتِنِ اِعْمَلُوآ الَ داوُدَ شُكْراً وَقَليلٌ مِنْ عِبادِىَ الشَّكُورُ . فَلَمّا قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مادَلَّهُمْ عَلى مَوْتِه اِلاّ دابَّةُ الاَْرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمّا خَرَّتَبَيَّنَتِ الْجِنُّ اَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِى الْعَذابِ الْمُهينِ . ) (2) و باد را مسخَّرِ سليمان كرديم. بامدادان يك ماهه راه مى رفت و شبانگاه يك ماهه راه. و چشمه مس را برايش جارى ساختيم و گروهى از جن به فرمان پروردگارش برايش كار مى كردند و هر كه از آنان سر از فرمان ما مى پيچيد به او عذاب آتش سوزان را مى چشانيديم . براى وى هر چه مى خواست از بناهاى بلند و تنديسها و كاسه هايى چون حوض و ديگهاى محكم برجاى، مى ساختند. اى خاندان داود، براى سپاسگزارى كارى كنيد و اندكى از بندگان من سپاسگزارند . چون حكم مرگ را بر او رانديم حشره اى از حشرات زمين مردم را بر مرگش آگاه كرد: عصايش را جويد. چون فرو افتاد، گروه جن دريافتند كه اگر علم غيب مى دانستند، در آن عذاب خوار كننده نمى ماندند .
ناگفته نگذاريم كه برخى مى كوشند به استناد همين دو چهره جن در سوره
1. ص / 36 تا 38. 2. سبأ / 12 تا 14.