پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص137

مآخذِ عناصرِ قصّه هاى قرآن – طرح مسأله

يكى از مباحث دغدغه برانگيز كه ذهن بسيارى از پژوهشگران معاصر را به خود مشغول داشته، بحث از مآخذ قصّه هاى قرآنى است. پرسش اصلى در اين مبحث چنين است: «آيا قرآن تمام يا بخشى از عناصر قصّه هاى خود را از منابع ديگر همچون تورات اخذ كرده است؟» طبيعت اين بحث چنان است كه از آغاز، بسيارى را برمى آشوبانَد و به غوغا وامى دارد. گروهى كه مى پندارند متولّى اصلى دين و مفاهيم دينى اند، معمولا از سر صدق و صفا، راه را بر هرگونه بحث غوغاخيز مى بندند; غافل از اين كه اگر چنين مباحثى، البتّه به جاى خود و با مخاطب صالح، مجال طرح نيابند و همواره آن سوى خطّ قرمز قرار گيرند، فقط شبهه افكنان شوم انديش سود مى برند. دوستاران حقيقت نبايد از طرح چنين مباحثى، هر چند غوغاخيز، بهراسند. اگر پرسش و پاسخ، هر دو، در قلمرو پژوهش سليم مطرح گردند، بسيارى از شبهه هاى كوچك در گام نخست پاسخ مى يابند و به عقده هاى ناگشودنى و تلخ تبديل نمى شوند.

موانع طرح مسأله

آنچه طرح اين بحث را با دشوارى روبه رو كرده است، معمولا در اين دو نكته ريشه دارد: