پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص111

كرد. و گفت: چه مدت در اينجا بوده اى؟ گفت: يك روز يا قسمتى از روز. گفت: نه، صد سال است كه در اينجا بوده اى. به طعام و آبت بنگر كه تغيير نكرده است، و به خرت بنگر، مى خواهيم تو را براى مردمان عبرتى گردانيم، بنگر كه استخوانها را چگونه به هم مى پيونديم و گوشت بر آن مى پوشانيم. چون قدرت خدا بر او آشكار شد، گفت: مى دانم كه خدا بر هر كارى تواناست. 4. (وَاِذْ قالَ اِبْراهيمُ رَبِّ اَرِنى كَيْفَ تُحْىِ الْمَوْتى قالَ اَوَلَمْ تُؤمِنْ قالَ بَلى وَلكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبى قالَ فَخُذْ اَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ اِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَل مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ اَنَّ اللهَ عَزيزٌ حَكيمٌ.) (1) ابراهيم گفت: اى پروردگار من، به من بنماى كه مردگان را چگونه زنده مى سازى. گفت: آيا هنوز ايمان نياورده اى؟ گفت: بلى، ولكن مى خواهم كه دلم آرام يابد. گفت: چهار پرنده برگير و گوشت آنها را به هم بياميز، و هر جزئى از آنها را بر كوهى بنه. پس آنها را فراخوان. شتابان نزد تو مى آيند، و بدان كه خدا پيروزمند و حكيم است. 5. ( وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَىْ ادَمَ بِالْحَقِّ اِذْ قَرَّبا قُرْبانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ اَحَدِهِما وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الاْخَرِ قالَ لاََقْتُلَنَّكَ قالَ اِنَّما يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقينَ . لَئِنْ بَسَطْتَ اِلَىَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنى ما اَنَا بِباسِط يَدِىَ اِلَيْكَ لاَِقْتُلَكَ اِنّى اَخافُ اللهَ رَبَّ الْعالَمينَ . اِنّى اُريدُ اَنْ تَبُوأَ بِاِثْمى وَاِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ اَصْحابِ النّارِ وَذلِكَ جَزاؤُ الظّالِمينَ . فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ اَخيهِ فَقَتَلَهُ فَاَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ . فَبَعَثَ اللهُ غُرابًا يَبْحَثُ فِى الاَْرْضِ لِيُريَهُ كَيْفَ يُوارى سَوْاءَةَ اَخيهِ قالَ يا وَيْلَتى اَعَجَزْتُ اَنْ اَكُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَاُوارِىَ سَوْأَةَ اَخى فَاَصْبَحَ مِنَ النّادِمينَ.) (2) و داستان راستين دو پسر آدم را برايشان بخوان، آنگاه كه قربانيى كردند. از يكيشان پذيرفته آمد و از ديگرى پذيرفته نشد. گفت: تو را مى كشم. گفت: خدا قربانى پرهيزگاران را مى پذيرد . اگر تو بر من دست گشايى و مرا بكشى، من بر تو دست نگشايم كه تو را بكشم. من از خدا كه پروردگار جهانيان است مى ترسم. مى خواهم كه هم گناه مرا به گردن گيرى و هم گناه خود را تا از دوزخيان گردى كه اين است


1. بقره / 260. 2. مائده / 27 تا 31.