پایگاه تخصصی فقه هنر

مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص89

رويارويى با عقايد و افكار باطل آنان از اصول اساسى تبليغ و دعوت اسلامى بوده است و در اين ميان، هيچ معامله و مجامله اى رواشمرده نشده است. همين حالت در مدينه و برابرِ اهل كتاب نيز جلوه گربود. قرآن، جاى به جاى، انديشه هاى باطل اين گروه، به ويژه يهوديان، را به باد انتقاد مى گيرد و هرگز دانش انحرافى و اغواگرِ آنان را به رسميّت نمى شناسد و حتّى از جاودانگىِ آنان در لعن و عذاب سخن مى گويد تا بفهماند كه ميان اهل حقيقت و اينان هيچ پيوندى نيست: (لُعِنَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ بَنى اِسْرآئيلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَعيسَى ابنِ مَرْيَمَ ذلكَ بَما عَصَوْا وَكانُوا يَعْتَدُونَ . كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَن مُنْكَر فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما كانُوا يَفْعَلُونَ . تَرى كَثيرًا مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذينَ كَفَرُوا لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ اَنْفُسُهُمْ اَنْ سَخِطَ اللهُ عَلَيْهِمْ وَفىِ الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ. وَلَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالنَّبِىِّ وَما اُنْزِلَ اِلَيْهِ مَااتَّخَذُوُهُمْ اَوْلياءَ وَلكِنَّ كَثيرًا مِنْهُم فاسِقُونَ.) (1) از بنى اسرائيل آنان كه كافر شدند به زبان داود و عيسى بن مريم لعنت شدند، و اين لعنت پاداش عصيان و تجاوزشان بود . از كار زشتى كه كردند يكديگر را نهى نمى كردند و هر آينه بدكارى مى كردند . بسيارى از ايشان را مى بينى كه با كافران دوستى مىورزند. بد است آنچه پيشاپيش براى خود فرستادند. خشم خدا بر آنهاست و در عذاب جاودانه اند . اگر به خدا و پيامبر و آنچه بر او نازل شده ايمان آورده بودند كافران را به دوستى نمى گرفتند، ولى بيشترشان فاسقانند. به راستى، جا دارد دكتر خلف الله و ديگر شاگردان استاد امين خولى در مصر و جهان عرب، و نيز دوستان و پژوهشگران ايرانى كه در آثار گونه گونِ خود به همين انديشه روى دارند، از خويش بپرسند: «اگر پيامبر دانسته هاى يهود و نصارا را براى مخاطبه با مردم خويش، دستمايه قرارمى داد، چگونه قول يهود را كه عزير پسر خداست، قول نصارا را كه مسيح پسر خداست، و قول هر دو دسته را كه خود


1. مائده / 78 تا 81.