مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص67
محمود شلتوت» و «رشيد رضا» و استادش «محمّد عبده» نامبردارترند.(1) به نظر مى رسد دكتر خلف الله اصول نظريّه خود را از ايشان اقتباس كرده است. در مقابل، عبد الكريم خطيب از مخالفان نظريّه قصّه هاى تمثيلى و اسطوره اى و رمزى است. ما نيز چون نظريّه او را به صواب نزديك مى دانيم، در اين رساله به تفصيل و بسط ديدگاه وى و پاسخ به دكتر خلف الله و همرأيان او مى پردازيم. همان گونه كه گذشت، قولى معتدل تر از قول دكتر خلف الله نيز در ميان است كه مى گويد: قصّه تمثيلى در اقوام و امم پيشين واقع نشده است، امّا هر لحظه ممكن است وقوع يابد و از اين رو در حكم واقع است. صاحبان اين قول، مانند دكتر تهامى نقره و محمّد قطب، البتّه مى خواهند از يك دنباله ناصواب كه در سخن خلف الله است رهايى يابند; و آن، ورود تخيّل و وهم به ساحت قرآن است. امّا به نظر مى رسد اينان نيز راه صواب را نپيموده اند. پرسش ما از اين صاحب نظران چنين است: «اگر چنين رويدادهايى در بستر دوران طولانى پيشين تحقّق نيافته است، چگونه ممكن است پس از نزول قرآن تحقّق يابد؟» براى نمونه، قصّه صاحب دو باغ را در نظر آوريد كه به نظر اينان قصّه اى است تمثيلى. قصّه چنين است: (وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلا رَجُلَيْنِ جَعَلْنا لاَِحَدِهِما جَنَّتَيْنِ مِنْ اَعْناب وَحَفَفْناهُما بِنَخْل وَجَعَلْنا بَيْنَهُما زَرْعًا . كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ اتَتْ اُكُلَها وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً وَفَجَّرْنا خِلالَهُما نَهْرَاً . وَكانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقالَ لِصاحِبِه وَهُوَ يُحاوِرُهُ اَنَا اَكْثَرُ مِنْكَ مالاً وَاَعَزُّ نَفَرَاً . وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظالِمٌ لِنَفْسِه قالَ ما اَظُنُّ اَنْ تَبيدَ هذِه اَبَدًا . وَما اَظُنُّ السّاعَةَ قائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ اِلى رَبّى لاََجِدَنَّ خَيْرًا مِنْها )