مبانی هنری قصه های قرآن-ج1-ص58
رو به روييم كه در آن، نقش مادر موسى در مواجهه با حادثه اى سنگين و رخ داده شده ترسيم مى گردد. پس اين دو نما از يك صحنه واحد، در حقيقت مكمّل يكديگرند. يكى به بُعد روحى نظر دارد و ديگرى به جنبه فيزيكى حادثه; يكى آماده سازى روانى را نشان مى دهد و ديگرى سنگينى و ناگهانى بودن رويدادى را كه مادر موسى براى برخورد با آن آماده مى شود. به عبارت ديگر، اين دو نما وقتى كنار هم نهاده شوند، كامل مى گردند. و همين است معناى عبرت آفرينى قصّه هاى قرآن: از آن جا كه هر قصّه پيام و مقصود خاصّى دارد، در هر يك نمايى انتخاب شده كه با آن پيام و مقصود تناسب داشته باشد. از سوى ديگر، نماى عرضه شده در سوره طه به نكته ظريف ديگرى نيز اشاره دارد; و آن، مشيّت و خواست قاهرانه خداوند است: «رود بايد او را به ساحل برساند و دشمن من و او، وى را بگيرد.» اين «بايد» حكايتگر حتميّتى است كه خداوند مقدّر فرموده است و با لحن ضربدار و قاطع و ناگهانى بودن رخداد سازگار است. اين نيز كمال بخش تصوير عرضه شده در سوره قصص است كه مادر را به آرامش فرامى خوانَد. به اين ترتيب، آيا ميان اين دو تناقضى يافت مى شود؟ 3. در باب دستيابى مادر به موسى در خانه فرعون و گزيده شدن به دايگى او نيز نماى ارائه شده در سوره طه، گرچه بسى موجزتر است، دو جلوه تازه دارد: يكى اين كه فرعون دشمن خدا و موسى است; ديگر آن كه اين همه فقط به لطف وتدبير و القاى محبّت پروردگار صورت پذيرفته است. اين دو جلوه نيز از دو امر نو پرده بر نمى دارند، بلكه همان واقعه پيشين را تفسير و تتميم مى كنند. يكى تلويحاً از آن نبرد مستمرّ حق و باطل سخن مى گويد و ديگرى از مشيّت و قدرت پروردگار; و اين هر دو شأن تفسيرى دارند. و امّا مراحل پنجم وششم، يارى موسى به يك اسرائيلى براى كشتن يك مصرى و گريختنش به مدين و ازدواج وى، تنها در يك جايگاه، آن هم سوره