پایگاه تخصصی فقه هنر

هنر-ج1-ص107

اين فداكاريها ، اين دشمنى ها ، اين دفاع هاى مقدس ، اين دشواريهايى كه در كار
انتقال يك جامعه از وضع قبلى به وضع ايده آل وجود دارد ، همه ى انقلابها با اين
مشكل ها مواجه اند ، تمام اينها بايد تبيين شود ، تمام اينها بايد تشريح شود .

چه كس اينها را تصوير خواهد كرد ؟ كدام نويسنده قادر است ، كدام شاعر قادر

است ؟ و تازه مگر ما چقدر نويسنده و شاعر داريم ؟ كدام بيان رسا و بليغ لازم
است كه به مردم خود ما واقعيات زندگى آنها را و حوادث زندگى آنها را تبيين
كند ، به آنها بگويد تا آنها ببينند زندگى مى كنند . يعنى اگر دست هنر كه در
واقع تابلوى زندگى را رسم مى كند ، بخشى را انتخاب و آن را درشت و زيبا مى كند
، ترسيم مى كند و به نمايش درمى آورد ، اگر وجود آن در جوامع معمولى لازم است ،
در يك جامعه ى انقلابى مثل جامعه ى ما به دلايل فراوان لازمتر و ضرورتش بيشتر است
. از جمله ، همين حوادث شگفت آورى كه در جامعه ى ما هست ، مگر مى توان ترسيم
كرد ؟ يك خانواده ى شهيد داده را ملاحظه كنيد ، يك انسان جانباز را در نظر
بگيريد ، رزمنده اى را كه خانواده اى به جبهه ى جنگ مى فرستد مورد مطالعه قرار
بدهيد ، يك شب در جبهه را ترسيم كنيد و در ذهنتان منعكس بكنيد . هيجان عظيم
مردم در دفاع از انقلاب و ميهن را با هزاران نمونه و جلوه و اجزاى پراكنده آن
به نظر بياوريد . دفاعى را كه اين ملت و اين كشور از خود مى كند ، خصومتى را كه
دشمنان با اين ملت مى كنند و كينه اى را كه دشمنان به اين ملت مى ورزند انتقال
انسانها از مراحل بى اعتقادى ، بى ايمانى ، كم ايمانى يا چسبيدن به زندگى مادى
و شخصى ، و انتقال به دنياى ملكوتى ، فداشدن در جمع را در نظر بگيريد . اينها
واقعا هزاران موضوع زنده ، مهم ، جالب و زيباست كه جز دست هنر هيچ چيز
نمى تواند آن را ترسيم كند و جز زبان هنر هيچ چيز نمى تواند آنرا بيان كند .

اينها را بايد با انواع و اقسام هنرها و از جمله هنر نمايش كه يكى از

گوياترين و مؤثرترين زبانهاست ، تبيين كنيم . اين يك جهت كه در جامعه بايد
به اين هنر توجه شود ، اهتمام شود . و استعدادها به خدمت گرفته شود .