هنر-ج1-ص78
چرخش انقلابى شعر و ادب مى ستيزند ، تقسيم مى كند . اين ماجراى هميشگى تحولات
اجتماعى در همه جاى جهان بوده و اكنون نيز هست . ماجرايى كه در اين انقلاب
شكوهمند اسلامى ما نيز تكرار شد ، و كسانى را درباره ى سرنوشت هماوايى هنر و
ادب با اين انقلاب دچار ترديد و نگرانى ساخت . حقيقت آن است كه انقلاب
مخصوصا آنجا كه متكى بر ذهن و دل و تلاش توده هاى انسانى ست خود زاينده ى شعر و
ادب و هنر است زيرا كه اينها همه مقولاتى انسانى و مردمى اند . هر جا مردم
هستند ادبيات هست و شعر و هنر هست ، و آنچنان هست كه مردم مى انديشند و
مى خواهند و هر چه جز آن است نه دل نشين است و نه ماندگار .
انقلاب اسلامى ما علاوه بر اين ، فرآورده هاى ذهن و دل انسان را حرمتى عظيم
مى نهد . زيرا به انسان اعتقادى عظيم دارد ، از اين روى حركت ادبيات و هنر در
جامعه ى انقلابى ما على رغم قدرناشناسى و ناسازگارى برخى از سرايندگان و سازندگان
بريده از مردم به توقف و ركود نينجاميد ، و روگردانى آنها كه نخواستند جوشش
انقلابى مردم را بشناسند و ارج نهند ، به خمود و سكون اين جوشش نرسيد .
جوانه هاى ادب و هنر انقلابى در همان جهت كه سرانگشت انقلاب اشارت مى كرد ،
روييدن گرفت و بسيارى از آفرينندگان سخن به نداى انقلاب پاسخ گفتند و ما براى
هنر و ادبيات فارسى آينده اى باشكوهتر و شيواتر از هميشه را انتظار مى بريم .
نكته اى كه ذكر آنرا مفيد مى شمرم ، آن است كه انقلاب براى حركت سازنده ى خود
در انتظار اين و آن نمى ماند . اين رهروانند كه براى جدا نماندن از قافله ى حيات
و كمال بايد گردونه ى انقلاب را دريابند و بدان چنگ زنند . صلاى انقلاب به همه ى
سرايندگان و نويسندگان و هنرمندان در حقيقت ، دعوت به رستگارى و جاودانگى ست
و اين محصول تجربه هاى هميشگى