پایگاه تخصصی فقه هنر

هنر-ج1-ص57

و ارائه ى شعر بسيار قديمى و باستانى ست و نشان مى دهد بشر از آغاز به شعر احتياج
داشته است . مى گويم بشر و منظورم : هم شاعر ، هم هنرمند و هم مخاطب هنرمند
است ، همه به اين امر احتياج داشته اند ، اگر نداشتند اينقدر زود پديد نمى آمد
و اينگونه در طبيعت ، در آفرينش و در تاريخ نمى ماند .

شعر چنين خصوصيتى دارد . الان هم اگر شما بخواهيد در ميان فرهنگها و تمدنها و

انقلابها و همه ى پديده هاى معنوى بشريت كاوش كنيد ، مثلا فرهنگ و تمدن و تاريخ
و ذهنيت كشورى را . . . بشناسيد ، عمق آنها را بشناسيد ، يكى از بهترين و در
دسترس ترين كارها اين است كه به شعرشان نگاه كنيد .

شعر در حقيقت عنصر اصلى ادبيات است . اين ارزش نفس

شعر است . بايد به اين نكته در انقلاب توجه داشت و به آن بها داد . شعر را
نسبت به ديگر هنرها بايد اولى شمرد ، اگر چه ديگر هنرها هم در جاى خود ،
ستايشهاى شايسته ى خود را دارند . و اى بسا در بعضى از آنها كيفيتى هست كه اگر
شعر با آنها همراه باشد ، تجلى هنر به حد اعلى مى رسد .

. . .

اگر ما قدر اين تحول عظيم تاريخى ملت ايران را بدانيم و انشاالله بتوانيم
نگهش داريم و پربارش كنيم ، اين امر به ادبيات و هنر نياز فراوانى دارد . .
. تمدنى كه به دنبال اين تحول مى آيد و خواهد آمد و دنيا را ، بلاترديد تحت الشعاع
قرار خواهد داد ، ايدئولوژى و فرهنگى كه با اين انقلاب درخشيد و طلوع
كرد . . . نيز اين بار عظيم معنوى ، همه به ابزارهاى فراوان احتياج دارند . و
بهترين و رساترين و نافذترين اين ابزار هنر است از جمله شعر . انقلاب و اسلام
به شعر نياز دارد . درست همين جا بايد عرض كنم : كسانى كه تصور مى كنند انقلاب
اسلامى با ادبيات و با هنر سروكارى ندارد بسيار اشتباه مى كنند و نمى دانند چه
مى گويند . اين انقلاب بيش از همه به يك ادبيات قوى و فرهنگ غنى نيازمند
است . من . . . واقعا در فكرم كه اگر اين انقلاب در كشورى پديد مى آمد كه خودش
يك زبان غنى نداشت – مثل بعضى