الگوهای رفتاری امام علی (ع) و علم و هنر-ج1-ص44
آيا مرا بيهوده آفريدند؟ آيا مرا به بازى گرفته اند؟ آيا ريسمان گمراهى در دست گيرم ؟ و يا در راه سرگردانى قدم بگذارم ؟ گويا مى شنوم كه شخصى از شما مى گويد:
((اگر غذاى فرزند ابيطالب همين است ، پس سُستى او را فرا گرفته و از نبرد با هماوردان و شجاعان باز مانده است )).
آگاه باشيد! درختان بيابانى ، چوبشان سخت تر، امّا درختان كناره جويبار را پوست نازك تر است ، درختان بيابانى كه با باران سيراب مى شوند آتش چوبشان شعله ورتر و پر دوام تر است من و رسول خدا صلى اللّه عليه واله چونان روشنايى يك چراغيم ، يا چون آرنج به يك بازو پيوسته ، به خدا سوگند! اگر اعراب در نبرد با من پشت به پشت يكديگر بدهند، از آن روى برنتابم ، و اگر فرصت داشته باشم به پيكار همه مى شتابم ، و تلاش مى كنم كه زمين را از اين شخص ((معاويه )) مسخ شده ، و اين جسم كج انديش ، پاك سازم تا سنگ وشن از ميان دانه ها جدا گردد.))
3 علم بهداشت عمومى
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در حكمت 128 فرمود:
تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِي اءَوَّلِهِ، وَتَلَقَّوْهُ فِي آخِرِهِ، فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِي الاَْبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِي الاَْشْجَارِ، اءَوَّلُهُ يُحْرِقُ، وَآخِرُهُ يُورِقُ.
تاءثير عوامل زيست محيطى در سلامت
(در آغاز سرما خود را بپوشانيد، و در پايانش آن را دريابيد، زيرا با بدنها همان مى كند كه با برگ درختان خواهد كرد، آغازش مى سوزاند، و پايانش مى روياند.)
امام على عليه السلام در حكمت 390 نهج البلاغه فرمود:
لِلْمُؤْمِنِ ثَلاَ ثُ سَاعَات : فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ، وَسَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَسَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَبَيْنَ لَذَّتِهَا فِيَما يَحِلُّ وَيَجْمُلُ.
وَلَيْسَ لِلْعَاقِلِ اءَنْ يَكُونَ شَاخِصا إِلا فِي ثَلاَ ثٍ: مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، اءَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ، اءَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ. (155)
برنامه ريزى صحيح در زندگى
(( مؤ من بايد شبانه روز خود را به سه قِسم تقسيم كند، زمانى براى نيايش و عبادت پروردگار، و زمانى براى تاءمين هزينه زندگى ، و زمانى براى واداشتن نفس به لذّت هايى كه حلال و زيباست . خردمند را نشايد جز آن كه در پى سه چيز حركت كند، كسب حلال براى تاءمين زندگى ، يا گام نهادن در راه آخرت ، يا به دست آوردن لذّت هاى حلال .))
5 شناخت بيمارى ها و سموم
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در خطبه 109 نسبت به نقش بيمارى روانى در جسم آدمى فرمود:
وَمَنْ عَشِقَ شَيْئا اءَعْشَى بَصَرَهُ، وَاءَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ، وَيَسْمَعُ بِاءُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ، قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَوَاتُ عَقْلَهُ، وَاءَمَاتَتِ الدُّنْيَا قَلْبَهُ، وَوَلِهَتْ عَلَيْهَا نَفْسُهُ، فَهُوَ عَبْدٌ لَهَا، وَلِمَنْ فِي يَدَيْهِ شَيْءٌ مِنْهَا، حَيْثَُما زَالَتْ زَالَ إِلَيْهَا، وَحَيْثَُما اءَقْبَلَتْ اءَقْبَلَ عَلَيْهَا؛ لاَ يَنْزَجِرُ مِنَ اللّهِ بِزَاجِرٍ، وَلاَ يَتَّعِظُ مِنْهُ بِوَاعِظٍ، وَهُوَ يَرَى الْمَاءْخُوذِينَ عَلَى الْغِرَّةِ، حَيْثُ لاَ إِقَالَةَ وَلاَ رَجْعَةَ.
((هر كس به چيزى عشق ناروا ورزد، نابينايش مى كند، و قلبش را بيمار كرده ، با چشمى بيمار مى نگرد، و با گوشى بيمار مى شنود، خواهشهاى نفس پرده عقلش را دريده ، دوستى دنيا دلش را ميرانده است ، شيفته بى اختيار دنيا و برده آن است و برده كسانى است كه چيزى از دنيا در دست دارند، دنيا به هر طرف برگردد او نيز برمى گردد، و هر چه هشدارش دهند از خدا نمى ترسد، از هيچ پند دهنده اى شنوايى ندارد، با اينكه گرفتار آمدگان دنيا را مى نگرد كه راه پس و پيش ندارند و در چنگال مرگ اسيرند.))
و در خطرات امراض روانى و جسمى در حكمت 388 فرمود:
اءَلاَ وَإِنَّ مِنَ الْبَلاَ ءِ الْفَاقَةَ، وَاءَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ، وَاءَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ. اءَلاَ وَإِنَّ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْبِ.
فقرزدايى و سلامت
(آگاه باشيد كه فقر نوعى بلا است ، و سخت تر از تنگدستى بيمارى تن و سخت تر از بيمارى تن ، بيمارى قلب است ، آگاه باشيد كه همانا عامل تندرستى تن ، تقوا دل است .)