الگوهای رفتاری امام علی (ع) و علم و هنر-ج1-ص26
امام صادق عليه السلام در پاسخ فرمود:
خداوند هر آنكه را مى خواهد گوش هايش را باز مى كند، من مى گويم پيامبر خدا صلى اللّه عليه واله علاوه بر اينكه علوم و دانش تمام انبياء را جمع كرد و به آنها دانا بود، خداوند متعال علوم ويژه اى به او بخشيد كه گويا پيامبران پيشين از آن بهره اى نداشتند، بدون شك رسول خدا صلى اللّه عليه واله همه آن علوم را در نزد على به ارث گذاشت باز مى پرسى آيا على عليه السلام از بعضى پيامبران داناتر است ؟!
سپس اين آيه را خواند:
الَّذى عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ
(( كسى كه در نزد او علم كتاب است .))
بعد انگشتان مباركش را باز كرد و بر سينه خود گذاشت و فرمود:
وَ عَنْدَنا وَ اللّهِ عِلْمُ الْكِتابِ كُلُّهُ (72)
((به خدا سوگند همه علم در پيش ما است .))
ى اميرالمؤ منين عليه السلام خود فرمود:
سَلُونى عَنْ اَسْرارِ الغُيُوبِ فَاِنّى وارِثُ عُلُومِ الاَنْبِياء وَ الْمُرْسَلي نَ. (73)
(( از من سئوال كنيد از اسرار غيب ، همانا من وارث علوم تمام پيامبران و رسولان هستم .))
ك ابن عبّاس گفته است كه :
علم پيامبر خدا از علم خداوند متعال است .
و علم امام على عليه السلام از علم پيامبر صلى اللّه عليه واله سرچشمه گرفته و علم من از علم على عليه السلام است .
سپس ادامه داد و گفت :
علم من و تمام اصحاب رسول اللّه صلى اللّه عليه واله در مقابل علم على نيست ، مگر مانند قطره اى از هفت دريا. (74)
ل از ابن مسعود نقل شد كه گفت :
من در حضور پيامبر خدا صلى اللّه عليه واله بودم از على عليه السلام سئوال شد، فرمود:
حكمت به ده جزء تقسيم شده كه نُه جزء آن به على عليه السلام عطاء گرديده و تنها يك جزء آن به ديگران رسيد كه على عليه السلام در آن يك جزء هم از ديگران داناتر است .
و در جاى ديگر فرمود:
علم ده قسم است ، نُهْ قسم آن در نزد على عليه السلام است و يك قسم آن براى ديگران است كه على عليه السلام در آن نيز از همه داناتر است . (75)
م از جمله احاديث مشهور كه در ميان خاصّه و عامّه به حدّ تواتر رسيده است اين حديث پيامبر است كه فرمود:
اَنَا مَدي نَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىُّ بابُها وَ مَنْ اَرادَ الْعِلْمِ فَلْيَاءتِ الْبابَ (فَلْيَاءتِ عَلِيّا) (76)
((من شهر علم و دانش هستم ، على دروازه آن است و هر كسى كه بخواهد به شهر علم بيايد بايد به سراغ على برود )).
مولوى گويد:
چون تو بابى آن مدينه علم را
چون شعاعى آفتاب حلم را
باز باش اى باب بر جوياى باب
تا رسد از تو قشور اندر لباب (77)
در روايت ديگر از امام حسن عليه السلام وارد شد كه جدّم پيامبر صلى اللّه عليه واله فرمود:
اَنَا مَدي نِةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىُّ بابُها وَ هَلْ تَدْخُلِ الْمَدي نَةَ اِلاّ مِنْ بابِها (78)
(( من شهر علم و على عليه السلام درِ آن است و آيا براى ورود به شهر راهى جز درِ آن وجود دارد؟))
ن از ابن عبّاس نقل شده كه رسول اكرم صلى اللّه عليه واله فرمود:
سِرتُ بَيْنَ يَدَى رَبّى كَلَّمَنى وَ ناجان ى فَما عَلِمْتُ شَيْئا اِلاّ عَلَّمْتُهُ عَلِيّا فَهُوَ بابُ عِلْمى (79)
(( چون در شب معراج سير كردم و به قرب حقّ رسيدم ، خداوند با من تكلّم كرد و نجوا نمود، من ياد نگرفتم چيزى را مگر اينكه آنرا به على عليه السلام نيز ياد دادم ، پس على عليه السلام باب علم من است )).
اين حديث به عبارات گوناگونى نقل شده . (80)
س پيامبر خدا صلى اللّه عليه واله فرمود:
اَعْلَمُ امَّتى مِنْ بَعْدى عَلِىُّ بن ابي طالِب
(( داناترين امّتم بعد از من على بن ابيطالب است .)) (81)
از عجائب صفات على عليه السلام اين است كه بين علم و عمل و بين شمشير و قلم جمع كرده ، فصاحت و بلاغت را در اسرار جنگ بيان فرموده و تاءليفات على عليه السلام موجب شهرت جهانى او گشته است .