پایگاه تخصصی فقه هنر

نقاشی و مجسمه سازی در آینه فقه-ج1-ص13

براي‌ تاييد اين‌ مطلب‌ مي‌توان‌ به‌ روايتي‌ كه‌ از وجود مقدس‌ ولي‌ عصر (عج) به‌ دست‌ ما رسيده‌ استناد كرد. صدوق‌ در اكمال‌الدين38 از محمد بن‌ عثمان‌ عمروي‌ روايت‌ كرده‌ است‌ كه‌ تعدادي‌ مسئله‌ از امام‌ (ع) پرسيده‌ و حضرت‌ جواب‌ آنها را برايش‌ نوشته‌ است‌ در جواب‌ يكي‌ از مسائل‌ محمد بن‌ عثمان‌ آمده‌ است: .اما اين‌ مسئله‌ كه‌ درباره‌ نمازگزاري‌ پرسيده‌اي‌ كه‌ آتش‌ يا صورت‌ يا چراغ‌ در مقابل‌ او باشد، اين‌ كار براي‌ كسي‌ جايز است‌ كه‌ پدر و مادرش‌ بت‌پرست‌ و يا آتش‌پرست‌ نبوده‌ باشد… اين‌ حديث‌ شريف‌ ما را به‌ اين‌ نكته‌ توجه‌ مي‌دهد كه‌ شخص‌ تازه‌ مسلمان‌ كه‌ پدر و مادرش‌ را در حال‌ پرستش‌ بت‌ ديده، نمي‌تواند در حال‌ نماز مجسمه‌ را در مقابل‌ داشته‌ باشد هر چند به‌ بت‌ يا آتش‌ توجه‌ نكند و هيچ‌ حس‌ تقديس‌ و تجليلي‌ در او انگيخته‌ نشود. از اين‌ رو همان‌ بهتر كه‌ تا ريشه‌ كن‌ شدن‌ اين‌ گرايش‌ دروني، او را از ساختن‌ هرگونه‌ مجسمه‌ و صورتي‌ بازداشت.

از مباحث‌ گذشته‌ استفاده‌ كرديم‌ كه‌ نقاشي‌ و مجسمه‌ اگر به‌ قصد پرستش‌ و با گرايش‌ عبادي‌ ساخته‌ شود به‌ هر صورت‌ حرام‌ است. ولي‌ در صورتي‌كه‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از فعاليت‌هاي‌ جاري‌ زندگي‌ كه‌ فعاليت‌ هنري‌ نيز از آن‌ جمله‌ است، صورت‌ پذيرد جايز است. ادلهِ جواز صورتگري‌ حكم‌ به‌ جواز و اباحه‌ در هر موردي‌ مطابق‌ با اصل‌ است‌ و نياز به‌ اقامه‌ دليل‌ و اثبات‌ ندارد. آنچه‌ در شرع‌ مقدس‌ محتاج‌ اقامه‌ برهان‌ و اثبات‌ است‌ حكم‌ به‌ تحريم‌ چيزي‌ است. بنابراين‌ همين‌كه‌ براي‌ حرمت‌ نقاشي‌ و مجسمه‌سازي‌ دليلي‌ اقامه‌ نشود جواز آن‌ خود به‌ خود ثابت‌ مي‌شود و نياز به‌ هيچ‌ دليلي‌ ندارد. ولي‌ با اين‌ حال‌ مي‌توان‌ حكم‌ جواز را در اين‌ مسئله‌ با چند وجه‌ تاءييد كرد.

1 – به‌ شهادت‌ تاريخ‌ صورتگري‌ در اكثر نقاط‌ دنيا و بين‌ ملل‌ و اقوام‌ مختلف‌ از قبيل‌ مصري‌ها39 هندي‌ها40 ژاپني‌ها41 چيني‌ها42 قوم‌ سومر43 و اقوام‌ ديگر حتي‌ انسانهاي‌ اوليه44 وجه‌ آئيني‌ داشته‌ و از شئوون‌ ديني‌ به‌ شمار مي‌رفته‌ است.

به‌ طور كلي‌ مجسمه‌ها غالبا با گرايش‌ عبادي‌ و براي‌ معابد و مقابر ساخته‌ مي‌شده‌ است. مجسمه‌ ساز در همهِ دوره‌هاي‌ تاريخي‌ پيش‌ از آنكه‌ آرزوي‌ خود را در آثار خود متجلي‌ سازد، خواست‌ متوليان‌ امور ديني‌ را عملي‌ مي‌ساخته‌ تا آنجا كه‌ در بين‌ اعراب‌ جاهلي، مجسمه‌ هيچ‌ نقشي‌ جز اشباع‌ نياز بشر به‌ پرستش‌ و عبوديت‌ نداشته‌ است.

2- موضع‌ قرآن‌ در قبال‌ صورتگري، جز در مواردي‌ كه‌ بحث‌ از بت‌ و بتگري‌ و بت‌پرستي‌ است، موضع‌ مواجهه‌ با محرمات‌ نيست. قرآن‌ كريم‌ قدرت‌ عيسي‌ (ع) بر ساختن‌ پرنده‌ گلين‌ و دميدن‌ جان‌ در او را به‌ عنوان‌ معجزه‌ و نشانه‌ نبوت‌ عيسي‌ (ع) مطرح‌ كرده‌ و ساختن‌ تمثال‌ براي‌ حضرت‌ سليمان‌ را به‌ عنوان‌ نعمتي‌ كه‌ بر بندگان‌ صالح‌ خود ارزاني‌ داشته‌ عنوان‌ مي‌دارد و بدون‌ هيچ‌ اعتراضي‌ كه‌ بر منع‌ و تحريم‌ آن‌ دلالت‌ كند از آن‌ مي‌گذرد. اگر نقاشي‌ مجسمه‌ به‌ طور مطلق‌ حتي‌ بدون‌ گرايش‌ عبادي‌ حرام‌ بود لازم‌ بود در اين‌ آيات‌ اشاره‌اي‌ به‌ آن‌ مي‌شد.

3 – در تعدادي‌ زيادي‌ از روايات‌ وارد شده‌ و تعدادي‌ از فقها به‌ آن‌ فتوا داده‌اند كه‌ اگر صورت‌ و تمثال‌ مورد اهانت‌ قرار گيرد، نگهداري‌ آن‌ اشكالي‌ ندارد. اگر موضوع‌ رواياتي‌ كه‌ درصدد منع‌ صورتگري‌ وارد شده‌ نقاشي‌ و مجسمه‌ سازي‌ معمولي‌ باشد اهانت‌ به‌ مجسمه‌ و نقاشي‌ كاري‌ لغو و بيهوده‌ است. در تعدادي‌ زيادي‌ از روايات‌ سخن‌ از لگد كردن‌ و اهانت‌ به‌ صورت‌ و تمثال‌ به‌ ميان‌ آمده‌ است. به‌ طوري‌ كه‌ استفاده‌ مي‌شود اهانت‌ به‌ صورت‌ و تمثال‌ مطلوب‌ شارع‌ و مجوز استفاده‌ از وسيله‌اي‌ است‌ كه‌ تمثالي‌ بر آن‌ نقش‌ شده.

از پاره‌اي‌ از اين‌ روايات‌ استفاده‌ مي‌شود اين‌ اهانت‌ در مقابل‌ احترامي‌ است‌ كه‌ مشركين‌ براي‌ صورت‌ها و تمثال‌ها قايلند مي‌دانيم‌ كه‌ مشركين‌ هر نقاشي‌ و مجسمه‌اي‌ را تجليل‌ نمي‌كنند بلكه‌ تنها تماثيلي‌ را با ديده‌ احترام‌ مي‌نگرند كه‌ جنبه‌ آئيني‌ داشته‌ باشد.

ما تعدادي‌ از اين‌ روايات‌ را در اينجا نقل‌ مي‌كنيم:

1- كليني‌ از امام‌ رضا (ع) نقل‌ كرده‌ است‌ كه‌ فرمود: كسي‌ از امام‌ باقر (ع) سئوال‌ كرد: آيا مي‌توان‌ بر روي‌ زيراندازي‌ نشست‌ كه‌ داراي‌ تمثال‌ است؟ حضرت‌ فرمود: عجم‌ها تمثال‌ را بزرگ‌ مي‌دارند و ما آن‌ را خوار مي‌داريم.45

2 – در كتاب‌ مكارم‌ الاخلاق‌ از امام‌ كاظم(ع) روايت‌ شده‌ كه‌ فرمود: