پایگاه تخصصی فقه هنر

نقاشی و مجسمه سازی در آینه فقه-ج1-ص8

همانطور كه‌ مي‌دانيم‌ پاره‌اي‌ از افعال‌ در دين‌ اسلام‌ با شدت‌ و تاكيد تحريم‌ شده‌ ولي‌ هيچ‌ يك‌ از آنها موجب‌ خروج‌ انسان‌ از مسلماني‌ نيست، به‌ عنوان‌ مثال‌ قتل‌ نفس، سرقت، زنا و شرب‌ خمر گناهان‌ كبيره‌اي‌ هستند كه‌ اسلام‌ آنها را ممنوع‌ كرده‌ است، ولي‌ هيچ‌ كس‌ نگفته‌ كسي‌ كه‌ يكي‌ از اين‌ كارها را انجام‌ دهد مسلمان‌ نيست. پس‌ تجديد قبر و ساختن‌ تمثال‌ كه‌ موجب‌ خروج‌ از اسلام‌ مي‌شود شنيع‌تر از همه‌ اين‌ گناهان‌ است. و مي‌دانيم‌ كه‌ ساختن‌ مجسمه‌ و بازسازي‌ يك‌ قبر در چنين‌ حدي‌ از شناعت‌ نيست.

از اين‌ مقايسه‌ استفاده‌ مي‌شود كه‌ منظور از صورت‌ سازي‌ در اين‌ روايات‌ ساختن‌ مجسمه‌ يا كشيدن‌ نقاشي‌ معمولي‌ نيست، همانطور كه‌ منظور از تجديد قبر بازسازي‌ يك‌ قبر كهنه‌ نيست، بلكه‌ مراد از قبر و صورت‌ در اين‌ روايت‌ همان‌ قبور و صورتهايي‌ است‌ كه‌ در دوران‌ جاهليت‌ مورد پرستش‌ قرار مي‌گرفتند و اسلام‌ آنها را از بين‌ برده‌ پرستش‌ آنها را منسوخ‌ كرد. بنابراين، معني‌ اين‌ روايت‌ اين‌ است‌ كه‌ اگر كسي‌ دوباره‌ زمينه‌ توجه‌ عبادي‌ مردم‌ به‌ قبور و صورتهاي‌ منسوخ‌ شده‌ زمان‌ جاهلي‌ را فراهم‌ نمايد از اسلام‌ خارج‌ مي‌شود. نتيجه‌ اينكه‌ موضوع‌ اين‌ روايت‌ با موضوع‌ بحث‌ ما كه‌ ساختن‌ مجسمه‌ به‌ عنوان‌ يك‌ فعاليت‌ هنري‌ است‌ متفاوت‌ است‌ و در اين‌ مسئله‌ نمي‌توان‌ به‌ آن‌ استناد كرد.

2 – مرحوم‌ كليني‌ از امام‌ صادق‌ (ع) نقل‌ كرده‌ است‌ كه‌ در تفسير آيه‌ شريفه‌ .يعملون‌ له‌ مايشاء من‌ محاريب‌ و تماثيل.15 فرمود: .واللّه‌ ما هي‌ تماثيل‌ الرجال‌ و النساء و لكنه‌ لشجر و شبهه.16 يعني‌ حضرت‌ امام‌ صادق‌ (ع) در تفسير آيه‌ .براي‌ سليمان‌ هرچه‌ ساختمان‌ و تمثال‌ مي‌خواست‌ مي‌ساختند.، فرمود: .به‌ خدا قسم‌ آنها تمثال‌ انسان‌ نمي‌ساختند، بلكه‌ تمثال‌ درخت‌ و امثال‌ آن‌ را مي‌ساختند…

آيه‌اي‌ كه‌ در اين‌ روايت‌ مورد بحث‌ قرار گرفته، در ضمن‌ داستان‌ حضرت‌ سليمان‌ در قرآن‌ كريم‌ آمده‌ و نشان‌ مي‌دهد كه‌ جنيان‌ براي‌ حضرت‌ سليمان‌ تمثال‌هايي‌ مي‌ساخته‌اند كه‌ آن‌ حضرت‌ از آنها مي‌خواسته، ولي‌ طبق‌ اين‌ روايت‌ حضرت‌ صادق‌ (ع) با قسم‌ تاكيد مي‌فرمايد كه‌ آنها تمثال‌ درخت‌ مي‌ساخته‌اند نه‌ تمثال‌ انسان. از اين‌ بيان‌ معلوم‌ مي‌شود ساختن‌ تمثال‌ انسان‌ در دين‌ ممنوع‌ است‌ وگرنه‌ نفي‌ آن‌ از ساحت‌ حضرت‌ سليمان‌ وجهي‌ ندارد.

اشكالي‌ كه‌ بر دلالت‌ اين‌ حديث‌ وارد شده‌ اين‌ است‌ كه‌ اين‌ حديث‌ در ارتباط‌ با يك‌ قضيه‌ خارجيه‌ صادر شده، موضوعي‌ كه‌ كم‌ و كيف‌ آن‌ براي‌ ما معلوم‌ نيست. از اين‌ رو براي‌ اثبات‌ حكم‌ شرعي‌ نمي‌توان‌ به‌ آن‌ استدلال‌ كرد.

3 – در متون‌ روايي‌ شيعه‌ و سني‌ روايات‌ زيادي‌ وارد شده‌ كه‌ دلالت‌ مي‌كنند هركس‌ صورتي‌ ايجاد كند روز قيامت‌ مكلف‌ مي‌شود در آن‌ روح‌ بدمد و چون‌ نمي‌تواند، عذاب‌ مي‌شود.17

به‌ عنوان‌ نمونه‌ برقي‌ از امام‌ باقر (ع) روايت‌ كرده‌ است‌ كه‌ فرمود: .ان‌ الذين‌ يؤذون‌ الله‌ و رسوله‌ هم‌ المصوّرون‌ يكلفون‌ يوم‌ القيامه‌ ان‌ ينفخوا فيها الروح…18

يعني‌ آنان‌ كه‌ خدا و رسول‌ را آزار مي‌دهند همان‌ صورتگرانند در روز قيامت‌ مكلف‌ مي‌شوند در ساخته‌هاي‌ خود روح‌ بدمند.

اين‌ روايات‌ در عين‌ فراواني‌ همگي‌ از نظر سند ضعيف‌ و غيرقابل‌ اعتمادند؛ ولي‌ با اين‌ حال‌ به‌ خاطر كثرت، تعدد طريق‌ و نقل‌ در جوامع‌ روايي‌ شيعه‌ و سني‌ به‌ نظر مي‌آيد مضمون‌ آنها قابل‌ اعتماد باشد و همين‌ مقدار براي‌ اعتماد به‌ يك‌ مضمون‌ كافي‌ است.