پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص123
دلالت داشته باشد، ولى چنان كه روشن شد، سياق آيات و سياق خود آيه بيانگر تكليف الزامى است; زيرا: اوّلا، آيه يادشده در رديف آياتى است كه از ايمان به حق و پرهيز از كفر سخن مى گويد. ثانياً، خود آيه با جمله «لَنا اَعمــلُنا ولَكُم اَعمــلُكُم» لزوم عمل بر طبق دستورهاى اسلام و پرهيز از اعمال كافران را ترسيم مى كند، نه استحباب آن را.
از جمله آياتى كه به آن بر حرمت غنا استدلال شده است آيه ذيل است:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِى لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْم وَ يَتَّخِذَهَا هُزُوًا اولـئك لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ»:(1) و برخى از مردم سخنان بيهوده و لغو را خريدارى مى كنند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهى را به استهزا گيرند، براى آنان عذابى خوار كننده است.
با توجّه به آيه يادشده از چهار راه مى توان حرمت غنا را اثبات كرد; تحقيق مناط، سياق آيات، وعده عذاب در آيه و روايات تفسيرى ذيل آيه.
ظاهر آيه بيانگر آن است كه لهوالحديث، علّت محقّق و منصوصى است كه هرجا تحقّق يابد، حكم تحريمى را به دنبال مى آورد; از اين رو لازم است كه نظر مفسّران و فقيهان را درباره لهو الحديث بدانيم و سپس معناى جامع لهوالحديث را كه جنبه عليّت دارد مورد توجّه قرار دهيم.
1 . لقمان: 6.