پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص66

به طور طبيعى احكامى تكليفى يا وضعى براى آن ثابت مى شود. ما اين روش را ذيل هريك از آيات مورد استناد، تحت عنوان «تحقيق مناط» به تفصيل بيان خواهيم كرد.

بر اين اساس، واژگان «لهوالحديث» در آيه 6 سوره لقمان، «زور» در آيه 72 سوره فرقان، «قول زور» در آيه 30 سوره حج و «سمد» در آيه 61 سوره نجم و… بر حكم حرمت غنا به عنوان علّت حكم، دلالت دارند; بدين صورت كه براى هريك از واژگان يادشده معنايى جامع فرض مى شود و آن معنا به مثابه علّت و مناط حكم بر هريك از مصاديق از جمله غنا تطبيق داده شود، حكم حرمت براى آن ثابت مى گردد.

جايگاه واژگان تعليلى در فقه القرآن

1. واژگانى كه برخوردار از معنايى جامع اند و در حكم علّت منصوص براى توسعه و تضييق حكم اند، در موارد ديگرى غير از غنا نيز كاربرد دارند و بسيارى از احكام شرع را با استفاده از اين روش مى توان، استخراج كرد.

براى نمونه، باطل در بسيارى از آيات قرآن مجيد آمده و به موضوعات گوناگونى منطبق شده است. هريك از آن موضوعات داراى مصاديق متعدّدى است; چنان كه تصرّف در مال غيرمشروع يكى از موضوعات باطل است و فقيهان با استناد به آيه «وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَ لَكُم بَيْنَكُم بِالْبَـطِـلِ»(1) از آن به عنوان اكل مال به باطل ياد مى كنند. آنان با استفاده از واژه باطل در آيه يادشده حكم حرمت را براى موارد زيادى ثابت كرده اند; مانند: بطلان بيع فاسد،(2) حرمت تصرّف در مال غصبى،(3)


1 . بقره: 188.

2 . علاّمه حلّى; تذكرة الفقهاء; ج 10، ص 290.

3 . محمّد بن حسن طوسى; المبسوط; ج 3، ص 58.