پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص58

صاحب جواهر نيز همين ديدگاه را دارد و مى گويد:

صداى بلبل، حمام و بوم را از موضوع غنا خارج است هرچند داراى مد و ترجيع باشد (صوت البلبل ونوح الحمام والبوم، فلايقدح حنيئذ ما فيه من المدّ والترجيع بعد الخروج عن الموضوع).(1)

همچنين صداى ابزار موسيقى مانند تار و غير آن از موضوع غنا خارج است; زيرا از نوع صداى انسان نيست، هرچند فقيهان از طريق برخى دلايل حرمت غنا، به تنقيح مناطْ حرمت اَبزار موسيقى و صداى آن را استفاده كرده اند.

ب) صداى بامعنا

يكى ديگر از شرايط غنا اين است كه صدا از الفاظ معنادار باشد; از اين رو صداهايى مانند: هورا، هلهله، كل زدن و… كه مهمل اند، هرچند از حروف الفبا تشكيل يافته اند و از صداهاى انسان به شمار مى روند، چون از الفاظ مستعمل و معنادار نيستند از موضوع غنا خارج اند.

صاحب جواهر مى گويد:

شنيدن و گفتن صداهاى فوق اشكال ندارد; چون لفظ نيستند و غنا از الفاظ است (لابأس بالهلهولة… على الظاهر لكونها صوتاً من غير لفظ والغناء من الألفاظ).(2)

غزالى نيز با در نظر گرفتن اين شرط در تعريف غنا گفته است:

غنا صداى نيكوى موزون و داراى معنايى است كه تحريك كننده قلب است. (سماع صوت طيّب موزون مفهوم المعنى محرّك للقلب).(3)


1 . محمّدحسن نجفى; جواهر الكلام; ج22، ص55.

2 . همان، ص51.

3 . غزالى; احياء علوم الدين; ج2، ص 1130 – 1132.