پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص57
مى شود و هرچيزى را كه از جنس صدا و آواز انسان نباشد، شامل نمى شود. چنان كه بيان شد، تعبير يادشده مركّب از دو جزء (صدا و انسان) است و هريك از آن دو به صورت جداگانه در تعريف درست غنا نقش دارند.
براى مثال، رقص(1) كه حركات متناسب اعضاى بدن است طرب آور است، و به قول برخى، مقصود اصلى از رقص ايجاد طرب و هيجان است،(2) ولى از تعريف و موضوع غنا خارج است; زيرا از مقوله صدا و آواز نيست.
با اين حال نمى توان در تعريف غنا به صداى كشيده اكتفا كرد، بلكه لازم است ساير قيود و شرايطى كه در تعريف غنا آمده ضميمه شود تا موضوع غنا تحقّق يابد. واژه انسان در عبارت يادشده نيز بيانگر آن است كه غناىِ اصطلاحى از طريق صداى انسان تحقّق مى يابد و در حقيقت غنا متقوّم به صداى انسان است.
بنابراين اگر هريك از ويژگى هاى ديگرى كه در غنا لازم است، مانند: ترجيع و طرب، از طريق صداى غيرانسان حاصل شود، از موضوع غنا خارج مى گردد. برخى حيوانات مانند: بلبل و قنارى داراى صداى متناسب و طرب انگيزى هستند، امّا در موضوع غنا داخل نيستند و محكوم به حكم غنا نيز نمى باشند.
امام خمينى مى نويسد:
تقييد صدا در تعريف غنا به صداى انسان براى آن است كه عرف صداى بلبل ها را بر فرض تناسب و طرب آورى، غنا نمى نامد (تقييد الصوت بصوت الإنسان لمتابعة العرف فإنّ أصوات البلابل وإن تناسبت واطربت لا يسمّى غناءً).(3)
1 . در تعريف رقص گفته شده است كه رقص به فتح راء و سكون قاف، مصدر باب «رقص»، عبارت است از: تحريك جسم و فراز و فرود آن، با حركات موزون و متناسب (جصّاص; مجمع لغة الفقهاء; ص225).
2 . سيّد محمّد سعيد حكيم; مصباح المنهاج; ص293.
3 . سيّدروح اللّه موسوى (امام خمينى); المكاسب المحّرمه; ج 1، ص 199.