پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص43
2. چنان كه گذشت در تحقّق مفهوم غنا، افزون بر مفهوم عارضى طرب و خفّت، ويژگى ترجيع در خوانندگى نيز نقش دارد; زيرا ممكن است صداى انسان بدون ترجيع سبب تحقّق طرب و خفّت شود، مانند صرف صحبت كردن برخى از زنان كه ممكن است طرب انگيز باشد. در اين صورت طرب تحقّق پيدا كرده است و سبب تحقّق آن، صداى انسان بوده است، ولى هيچ گاه مفهوم غنا در خارج محقّق نشده است; زيرا آواز خوش و داراى ترجيع، طرب را محقّق نساخته است، بلكه صداى بدون ترجيع سببِ ايجاد طرب شده است.
شايد آيه «يَا نِسَاءَ النَّبىِّ لَستُنَّ كَاَحَد مِنَ النِّساءِ اِنِ اتَّقَيتُنَّ فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَيَطمَعَ الَّذى فى قَلبِهِ مَرَضُ وَقُلنَ قَولاً مَعروفاً…»(1) اشاره به همين معنا باشد. خداوند در اين آيه خطاب به همسران پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «به هنگام سخن گفتن با (اجنبى) با ناز و نرمى سخن مگوييد; چراكه در انسان بيماردل طمع ايجاد مى كند».
اين آيه بيانگر آن است كه سخن گفتن زنان با ناز و نرمى، مردان را به شبهه فراخوانده، شهوت آنان را تحريك مى كند و انسان مريض القلب را به فحشا متمايل مى سازد.(2) بنابراين طرب و خفّت از راه صداى بدون ترجيع و غيرغنايى نيز به دست مى آيد; از اين رو تعريف غنا به صداى طرب آور درست نيست.
مشهور فقيهان در تعريف غنا گفته اند: غنا، كشيدن صدايى است كه مشتمل بر ترجيع طرب آور باشد.(3) به نظر مى آيد كه اكثر فقيهان تعريف يادشده را
1 . احزاب: 32 ـ 33.
2 . محمّد بن حسن طوسى; التبيان; ج8، ص338. جصّاص; احكام القرآن; ج3، ص470.
3 . شيخ انصارى; المكاسب; ج 1، ص 292. علاّمه حلّى; تحرير الاحكام; ج 5، ص 251. محقّق اردبيلى; مجمع الفائدة و البرهان; ج 12، ص 387. محقّق سبزوارى; كفاية الاحكام; ج 1، ص 428.