پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص40
انسان از شدّت اندوه يا سرور اصابت مى كند، هرچند عموم مردم بر اين باورند كه طرب تنها از طريق شادمانى به دست مى آيد.
5. «والطرب هو الخفّة التى تعترى الإنسان فتكاد أن تذهب بالعقل وتفعل فعل المسكر لمتعارف الناس»:(1) مراد از طرب، خفّتى است كه بر نفس عارض مى شود و به وسيله آن عقل زايل مى گردد و انسان از نظر عرف مردم، كارهاى شخص مست را انجام مى دهد.
از مجموع آنچه در معناى طرب آمده است، مى توان چنين نتيجه گرفت كه هرچند برخى از اهل لغت طرب را به معناى حلول شادى و رفتن غم و اندوه گرفته اند، بيشتر آنان طرب را به معناى عارض شدن خفّت و سبكسرى بر نفس انسان دانسته اند، اعم از آنكه منشأ آن شدّت شادى يا شدّت اندوه باشد.
اين مطلب نيز بايد روشن شود كه مراد از خفّت در تعريف طرب چيست؟ خفّت يا مادى و يا معنوى است; خفّت مادى آن است كه با وزن اندازه گيرى مى شود و خفّت معنوى در مواردى مانند: جهل،(2) سفاهت، حمق(3) و… به كار مى رود. در معناى خفّت چنين آمده است: «الخفّة… الخفيف فى الجسم والخفاف فى التوقد والذكاء».(4)
خفّت در جسم همان سبكى در وزن است و خفّت در نفس به معناى توقّد و
1 . امام خمينى; المكاسب المحرمه; ج1، ص198.
2 . براى جهل دو معنا آمده است; يكى جهل در برابر علم و ديگرى جهل به معناى خفّت و خلاف طمأنينه (ابن فارس; معجم مقاييس اللغه; ج1، ص489 ـ جهل).
3 . سفاهت به معناى خفت است و طيش نيز در مورد كسى به كار مى رود كه در رأى مضطرب است و استقامتى ندارد (ابن اثير; النهايه فى غريب الحديث; ج 2، ص376 ـ سفه).
4 . ابن منظور; لسان العرب; ج9، ص79 ـ 80 (خفف).