پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص24
صالح مازندرانى نيز مى گويد: «موضوع علم موسيقى بررسى تناسب بعضى از صداها با بعضى ديگر، مقدار زمان سكنات و حركات آنها و چگونگى خروج آن صداها از مواضعشان است.»(1)
بر اساس تعريف هاى يادشده، موسيقى مقوله اى تشكيكى و داراى مراتب گوناگون است و نمى توان آن را به مصداقى خاص منحصر كرد و يا آنكه آن را مرادف غنا دانست، از اين رو تعريف برخى از محقّقان به اينكه: «موسيقى نغمه هاى موزونى است كه بر اساس قواعد مشخّص، از ابزار ساخته شده براى آن پديد مى آيد»،(2) تمام نيست، زيرا در اين تعريف موسيقى تنها بر صداى پديدآمده از ابزار موسيقى كه البتّه داراى ترتيب و نظم و بر اساس قواعد معيّنى است، اطلاق شده است; حال آنكه صداى پديدآمده از ابزار موسيقى يكى از مصاديق موسيقى است.
تعريف هاى ديگرى براى موسيقى آمده است كه آن را اعم از غنا دانسته است(3)و ما براى پرهيز از طولانى شدن، از نقل آن ها خوددارى مى كنيم.
مى توان گفت: موسيقى داراى مصاديق گوناگون است و هر آوا و صدايى كه از نظم و ترتيب تعريف شده و خوشايندى برخوردار باشد، عنوان موسيقى بر آن صدق مى كند. فرقى نمى كند كه آن صدا صداى انسان باشد يا پرندگان و يا صداى برگ درختان، كه از وزش باد ملايم پديد مى آيد و يا صداى هر موجود ديگرى در نظام آفرينش.
بر اين اساس علاّمه جعفرى(رحمه الله) با استدلال بر اينكه تعريف موسيقى بسيار دشوار است، به بيان صداهاى موسيقى و اقسام آن پرداخته، مى گويد:
توجّهى به تفاوت ميان اصوات چهارگانه بسيار مناسب به نظر مى رسد.
1 . محمّدصالح مازندرانى; شرح اصول كافى; ج 1، ص 275.
2 . محمّد قلعجى; معجم لغة الفقهاء; ص 469.
3 . ابن عربى; الفتوحات المكيه; ج 2، ص 367. ابو المعالى; مفتاح الغيب; ص7. حاجى خليفه; كشف الظنون; ج 2، ص 1902. صديق بن حسن قنوجى; ابجد العلوم; ج 2، ص532.