پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص21

توعّد عليه النار».(1) اين بيان شيخ صدوق به مجامع روايى نيز منتقل شده است.(2)

2. ديدگاه فقيهان اهل سنّت

فقيهان اهل سنّت در جواز و عدم جواز غنا اختلاف نظر دارند. امام مالك(3) و محمّد عظيم آبادى(4) تعبير به كراهت غنا كرده اند; هرچند قرطبى(5) و آلوسى(6) با ذكر شواهدى گفته اند: مراد از كراهت در تعبيرات فقيهان، همان حرمت است، ولى شافعى در هنگام بيان نظر خود مبنى بر كراهت غنا(7) و نيز محيى الدين نووى در بحث از كراهت غنا،(8) تصريح مى كنند كه مراد آنان از كراهت، حرمت نيست.

برخى از فقيهان اهل سنّت، غنا را مباح مى دانند; آنان بر اين باورند كه حرمت غنا به دليل جمع شدن آن با محرّمات خارجى ديگر است. چنان كه در كتب فقهى آنان آمده است: «فالتغنّى من حيث كونه ترديد الصوت بالألحان مباح لا شىء فيه، ولكن قد يعرض له ما يجعله حراماً أو مكروهاً».(9)

همچنين گفته شده است: غزالى معتقد به جواز غناست; زيرا به اعتقاد وى حرمت غنا به سبب محرّمات خارجى است. وى از قول شافعى نقل كرده است كه هيچ يك از عالمان حجاز، سماع و غنا را مكروه نمى دانند.(10)


1 . صدوق; المقنع; ص 455 – 456.

2 . ميرزاحسين نورى; مستدرك الوسائل; ج 13، ص 214. اسماعيل معّزى; جامع احاديث الشيعه; ج 17، ص 186.

3 . مالك بن انس; المدونة الكبرى; ج4، ص421.

4 . محمّد عظيم آبادى; عون المعبود; ج13، ص186.

5 . قرطبى; الجامع لاحكام القرآن; ج 14، ص 55.

6 . آلوسى; روح المعانى; ج21، ص69.

7 . محمّد بن ادريس شافعى; الام; ج 6، ص 226.

8 . محيى الدين نووى; المجموع; ج20، ص229.

9 . عبدالرحمن جزيرى; الفقه على المذاهب الاربعه; ج 2، ص 42.

10 . همان.