پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج3-ص258

ج – در فرض سئوال اگر راننده تقصير كرده باشد وشكسته بطور كامل بهبود يافته باشد وراننده هشتاد دينار طلاى مسكوك يا قيمت آنرا بدهد مجزى است وچنانچه بخواهد حله بدهد شانزده حله بدهد كه هر حله دو پارچه است مانند دو جامه احرام از حله يمنى يا قيمت آن وتعيين قيمت حله، با نظر خبره است اگر حله يمنى در بلاد باشد ودر قتل خطائى و هم چنين از موضحه به بالا اگر خطائى باشد ديه بر عاقله است واگر عاقله نيست بر خود جانى است وچنانچه عاقله وجانى متمكن از دادن ديه نباشد بر بيت المال است.

س 113 – ديه شكسته شدن يك استخوان از دو استخوان ساق پا چقدر مىشود ودر صورت توافق بقيمت دينار آيا مىشود كه طلاى درجه اعلاء مورد ارزيابى قرار گيرد و يا از درجه پائين تر؟ ج – ديه شكستن يك استخوان از دو استخوان ساق پا پنجاه دينار است از طلاى مسكوك بسكه معامله از طلاى معمولى.

س 114 – شخصى دو تير خورده يكى از جلو بشانه او اصابت كرده وتا نزديكى استخوان شانه رفته وتير ديگر از باطن ذراع نزديك به مچ اصابت نموده وتا نزديك آرنج ميان گوشت رفته وباستخوان آسيب نرسانده ديه‌اش چه مقدار است وشانه وذراع راست وچپ فرق مىكند يا نه؟ ج – در جرح وارد بر شانه ارش بايد داده شود واما جرح وارد به نزديك مچ اگر سوراخ نموده واز آرنج خارج شده، صد دينار ديه آنست واگر سوراخ نكرده در صورتيكه بپرده نازك روى استخوان نرسيده يك شتر ونصف وبطلا پانزده دينار واگر بپرده رسيده دو شتر يا بيست دينار طلا ديه آن است وفرقى بين راست وچپ نيست واحتياط به مصالحه ترك نشود.

س 115 – شخصى گلوله از پشت كف او اصابت كرده واز باطن كف بيرون رفته البته معلوم است كه اين تير گوشت واستخوان ورگ را از بين برده و تا كنون كه حدود سه ماه است از معالجه‌اش مىگذرد هنوز انگشتان دستش كاملا راست نمىشود ديه‌اش چه مقدار است؟ ج – ديه جرح مفروض وارد بر دست صد دينار است واگر موجب نقص دست شود ارش نيز بايد بدهد.