مجمع المسائل-ج3-ص240
س 56 – كسيكه قصد قتل مسلمانى را دارد وراهى براى جلو گيرى از اين قتل نفس نباشد جز كشتن او، در اين صورت كشتن او جايز است واز مصاديق قصاص قبل از جنايت است يا نه؟ ج – مجرد قصد قتل موجب جواز قتل نمىشود ولى اگر با وسيله قتاله بقصد قتل كسى بناحق بر او حمله كند ودفع او از قتل جز به قتل ممكن نشود جايز است.
س 57 – عدهاى از سارقين به محلى آمده وغارت كردهاند وعدهاى از اهالى محل ايشان را تعقيب نموده كه اموال را بگيرند، يكى از تعقيب كنندگان تيرى رها كرده يك نفر از سارقين كشته شده ولى مقتول مسلح نبوده اگر چه سارقين مجموعا سلاح داشتهاند در اين صورت چون مقتول اسلحه نداشته كشتن او براى قاتل چه حكمى دارد؟ ج – در فرض سئوال اگر موردى باشد كه صدق دفاع از مال محسوب شود ودفاع بغير اين طريق ممكن نشود قاتل ضامن نيست.
ملحقات قتل س 58 – راننده ماشين سوارى در بيابان فردى را بزير گرفته، راننده پس از اين بر خورد ابتداء فرار كرده است بعدا كه مراجعه مىكند مصدوم را بردهاند واين راننده نمىتواند پيدايش بكند، اگر مصدوم تلف شود يا آسيب ديده باشد ولازم باشد براى بهبوديش مقدارى خرج شود راننده چه بايد بكند؟ ودر هر دو فرض راننده هيچ دسترسى بآن شخص ندارد.
ج – در فرض سئوال چنانچه راننده شك داشته باشد كه فرد مذكور تلف شده يا نه و هم چنين شك كند در اين كه به او نقصى وارد شده يا نه يعنى احتمال بدهد كه صدمهاى به او وارد نشده باشد چيزى بر او نيست واگر بداند فوت نموده ضامن ديه قتل او مىباشد ونيز اگر بداند نقصى وارد آمده لكن خصوصيات ومقدار نقص را نداند ضامن حد اقل ديه نقص است وبايد تفحص از متوفى يا مصدوم ووارث او بنمايد وبعد از فحص لازم ويأس از پيدا شدن ديه قتل يا حد اقل نقص را از طرف وراث بفقير غير سيد صدقه بدهد واحتياطا براىصدقه دادن از حاكم شرع اذن بگيرد.