مجمع المسائل-ج3-ص194
بعد از آن بار چهارم تكرار شد حد آن قتل است واين قدر متيقن از حد قتل مىباشد وزنى كه توبه كرده حد ندارد واما زنى كه قبل از توبه زناى او نزد حاكم شرع به ثبوت شرعى برسد حد بر او جارى مىشود ودر فرض سؤال كه شوهر داشته حد آن رجم است.
س 16 – در بعضى شهرها زنهائى هستند كه منزلى فراهم مىكنند (چه ملكى چه اجارهاى) وعدهاى از زنان را سكنى داده ومشتريانى برايشان فراهم مىكنند وبدين وسيله پولهائى بدست مىآورند، آيا اين چنين اشخاص كه باصطلاح خانم رئيس بآنها گفته مىشود محكوم بحكم قوادند يا مفسد في الارض وبايد اعدام شوند؟ ج – حكم قيادت بر چنين زنى جارى است واگر بعد از سه دفعه اجراء حد مرتبه چهارم مرتكب اين گناه شد حكم او قتل است.
س 17 – زنى كه دخترى را فريب مىدهد ودر اختيار مردها مىگذارد وآنها با آن دختر زناى به عنف واكراه انجام مىدهند حكم اين زن فريب دهنده چيست؟ ج – بر زن مذكور حكم قيادت جارى است واما حكم مردهائيكه با آن دختر زناى به اكراه كرده اند قتل است.
حد قذف
س 18 – اگر شخصى بيك مؤمن بى گناه نسبت زنا بدهد مجازات شرعى آن تهمت زننده چيست؟ مستدعى است حكم شرعى آنرا بيان فرمائيد.
ج – بطور كلى كسيكه شخص مؤمنى را قذف كند واقامه شاهد بقدر نصاب شرعى ننمايد حد قذف دارد كه هشتاد تازيانه است.
س 19 – هر گاه درباره زنا بر عليه مردى شكايت شود ومرد انكار زنا كند وزن اعتراف بزناى باكراه واجبار مرد نمايد بر چه كسى از اين شاكى ومرد وزن حد جارى مىشود؟ج – در فرض سئوال ماداميكه زنا باعتراف زن ومرد يا بشهادت عدول ثابت نشود، بر كسى حد واجب نمىشود ودر صورت ثبوت زنا واكراه مرد، طبق موازين شرعيه بايد عمل شود لكن شاكى وزن چنانچه نتوانند زنا را شرعا ثابت كنند بايد حد قذف كه هشتاد تازيانه است بر هر يك از آنها جارى شود.