مجمع المسائل-ج3-ص150
ج – عدم حضور در محكمه، غير از استنكاف از شهادت است، اگر شاهد، ناظر جريان بوده واجب است شهادت بدهد ودر صورت استنكاف، ترك واجب كرده واز عدالت كه شرط قبول شهادت است ساقط مىگردد ولى اگر از حضور در محكمه خوددارى كند مىتوانند براى اخذ شهادت نزد شاهد بروند.
س 45 – في حالة معارضة البينات في التقليد.
هل للعدد أى دور في الترجيح وما المرجحات بصورة عامة؟ ج – لا ترجيح في البينات باكثرية العدد الا إذا حصل الأطمينان الأشد من الأكثر.
والله العالم س 46 – اگر كسى در محكمههاى عرفى شهادت بناحق بدهد كه بر اثر آن حق كسى از بين برود ضامن است يا خير و هم چنين در صورت ضمان حاكم وشاهد هر دو ضامنند يا يكى از آنها؟ ج – در فرض مسأله اگر غاصب علم بغصبيت مأخوذ بحكم حاكم جور دارد خود ضامن است وشاهد وحاكم هم براى تسبيب معصيت كردهاند واگر گمان مىكند شهادت حق دادهاند وحاكم هم حكم بحق كرده شاهد ضامن است واگر ضمانى بر غاصب وارد شد رجوع بشاهد مىكند.
س 47 – رانندهاى كه گواهى نامه ندارد تصادف مىكند وچند نفر بر اثر اين تصادف زخمى مىشوند وراننده ديگرى كه گواهى نامه دارد براى رفع ناراحتى از راننده بدون گواهى نامه حاضر مىشود كه بگويد من پشت ماشين بودم وعدهاى با رضايت طرفين شهادت براى راننده گواهى نامهدار دادند ولى بعدا چون يك نفر از مصدومين حادثه فوت مىكند راننده دوم از حرف خود برمىگردد وراننده اول را در جريان قانونى قرار مىدهد ودر اين بين كسانيكه شهادت دادهاند اگر بخواهند از شهادت خود برگردند احتمال دارد زندانى شوند در اين صورت گفتار راننده گواهى نامهدار در اين موضوع يعنى گردن گرفتنتقصير جايز بوده يا خير ونيز شهادت دادن آن عده مجوز شرعى داشته يا نه و هم چنين فعلا وظيفه شهود چيست زيرا اگر از گفتار قبلى خود برگردند زندانى مىشوند واگر بحرف خود ثابت بمانند راننده دوم بدون جرم گرفتار مىشود، تكليف ايشان را معين فرمائيد.