پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج3-ص118

ج – بلى صلح قابل تجزيه است باين معنى كه نسبت بمقدارى كه ملك صلح كننده بوده يا مأذون از مالك بوده صلح صحيح است ونسبت به آنچه مالك يا مأذون از مالك نبوده صلح فضولى است.

س 8 – آيا فضوليت همان طور كه در بيع هست در صلح هم جريان دارد يا خير؟ ج – بلى جريان دارد وحتى در موردى كه صلح، تعلق به اسقاط دين يا حق بگيرد وفايده ابراء واسقاط را بدهد فضوليت جريان دارد با اين كه در خود اسقاط وابراء فضوليت نيست.

س 9 – زيد چند اصله درخت را بعمرو فضولتا وبى اطلاع صلح كرده مشروط باين كه چند سال براى او نماز استيجار شود وآنچه باقى مانده از قيمت عين، بابت وجوهات داده شود، پس از صلح فضولى كه بخط مصالح مىباشد مصالح فوت مىكند آيا مىتوان گفت قبول فضولى در عقب صلح بوده يا خير وبر فرض عدم قبول متصالح بعد از فوت اثرى دارد يا خير و بر فرض عدم تأثير آيا دين متوفى كه نماز ووجوهات باشد ثابت مىشود يا نه وبر فرض ثبوت بايد بنظر متصالح عمل شود تا تأمين نظر متوفى بشود يا هر يك از ورثه مىتوانند بگويند كه ما سسهميه خودمان را عمل مىكنيم؟ ج – در فرض سئوال ظاهر اين است كه قبول هم بعد از صلح واقع شده لكن چون قبول فضولى بوده اگر متصالح اجازه نكند مصالحه باطل است ووصيت محسوب مىشود وبنابر اين تا مقدار ثلث نافذ ودر زائد بر آن محتاج به امضا ورثه است واگر متصالح اجازه كند مؤثر است ولى چون مصالح بنحو مذكور كه تمام آنچه صلح شده به خود مصالح برگردد يعنى نتيجه‌اش عايد او شود مورد اشكال است بنابر احتياط با اذن ورثه بر طبق وصيت عمل شود.

صلح از عقود لازمه استس

10 – شخصى چيزى را به كسى صلح نموده بعد از مدتى مىتواند همان چيز را بديگرى صلح نمايد يا نه؟ ج – با فرض صلح صحيح، بدون مجوز شرعى نمىتواند بديگرى صلح كند مگر با اجازه