پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج3-ص105

ج – در فرض سئوال، اگر صاحبان زمينها، مسلمان بوده وبهائى شده‌اند با اذن از وارث مسلمان آنها واگر وارث مسلمانى ندارند با اذن فقيه جامع شرائط فتوى، سكنى مانع ندارد ودر غير اين صورت چنانچه دولت اسلامى، طبق موازين شرعيه مصادره نموده وبه محتاجين داده ديگرى نمىتواند با آنها مزاحمت نمايد.

س 105 – يك قطعه زمينى است شركت بين چند نفر طبق سند مالكيت كه هر يك از شركاء نسبت بسهم خود ذيحق مىباشند اشخاصى بدون تواقف بين شركاء چاهى براى حمامى حفر نموده واز آب آن چاه اهالى قريه استفاده مىنمايند لذا با توجه به اين كه حافرين بدون توافق طرفين حفر چاه نموده وضمنا يك قنات باير هم در جنب همين چاه قرار دارد كه مال قريه ديگرى است وحمام مال يك قريه ديگر وزمين مال قريه ديگر وقنات باير هم مال قريه ديگر كه قريه‌ها با هم فرق دارند مرقوم فرمائيد آيا آب حمام مباح مىباشد يا غصبى؟ ج – حفر جاه در زمين مشترك بدون اذن شركاء جايز نيست فعلا اگر چاه حفر شده آب چاه متعلق بصاحبان زمين است وتصرف در آب چاه بدون اذن تمام شركاء جايز نيست چه در آن قريه وچه در قريه ديگر باشد وحفر چاه در جنب قنات باير اشكال ندارد.

بلى اگر چاه ضرر به آب قنات داير داشته باشد اشكال دارد.

س 106 – چشمه آبى در زمين مزروعى زيد جريان داشته، عمرو بقصد كشيدن لوله آب اقدام نمود ولى از طرف صاحب زمين ممانعت بعمل آمد كه من نياز به آب دارم وچون در زمين من مىباشد ودر قبالجات من نيز مذكور است نمىگذارم كه ديگرى از آن استفاده نمايد لذا عمرو با دست خود قرار دادى نوشت كه من به اندازه سه درخت وآب آشاميدنى وسبزيجات بيشتر استفاده نمىكنم وهر وقت كه آب را خواستى جلوگيرى نمىكنم وآب متعلق بصاحب زمين باشد واين اقرار نامه تنظيم شد، حال صاحب زمين اظهار مىدارد كه من آب را مىخواهم ولى عمرو نمىدهد و مىگويد من لوله كشى كرده‌ام وچشمه جزء منابع طبيعى است ومال تو نيست، اينك از محضرتان استدعا مىشود بفرمائيد آب چشمه تابع زمين است ومتعلق به صاحب زمين مىباشد يا خير؟ – توضيح اين كه – فاصله ده صاحب زمين (زيد) وچشمه، از چشمه وزمين، حدود پنج كيلومتر وفاصله ده كسى كه چشمه را لوله‌كشى