پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج3-ص83

جمهورى اسلامى، چناچه ادعا گردد كه متعلق بوقف است، قابل قبول است، يا خير وچنانچه فردى، زمين موات را وقف كرده باشد صحيح است يا نه.

ج – در فرض سئوال، چنانچه زمين مزبور هيچ گاه آباد نشده باشد، قابل وقف نيست مگر اين كه احياء شود وبعد از احياء وقف گردد.

بلى اگر حريم ده وقفى باشد در آن حريم نيز تصرف غير وقفى نمىتوان كرد.

س 36 – مالك زمينى، مقدار معينى از زمين خود را به زارعى بعنوان مزارعه ويا.

واگذار نمود وپس از مدتى زارع با دست خود بدون اخذ اجرت زمينهاى موات اطراف آنرا احياء كرده، بفرمائيد اين زمينهائيكه بدست زارع وبدون اخذ اجرت احياء شده شرعا ملك كيست؟ ج – در فرض سئوال اگر زمين موات حريم آبادى يا حريم ملك شخصى نباشد با احياء بقصد تملك، مالك مىشود واگر حريم بوده تملك آن موقوف برضايت ويا عدم منع صاحبان حريم است وبدون رضايت يا با منع آنها، به احياء مالك نمىشود.

س 37 – زمينى كه حريم يك دهستان هشت هزار نفرى است اگر موات باشد، كسى به احياء مالك آن مىشود يا خير وحريم ده يا شهر چه مقدار است؟ ج – شرط مالك شدن زمين موات، به احياء، آنست كه زمين موات، حريم ده يا شهر ويا حريم ملك شخصى كسى نباشد واينكه حريم ده ويا شهر چه مقدار است بستگى بتصديق اهل خبره دارد.

س 38 – سه قريه با هم متصل هستند وضمنا ميدانى هست كه از آباء و اجداد اين ميدان بعنوان چراگاه هر سه قريه مورد استفاده بوده است واكنون هم بهمان وضع مىباشد فعلا دو قريه مىخواهند آن چراگاه را آباد كنند واهالى قريه سومى آنها را منع مىكنند آيا حقمنع دارند يا نه وآيا اين ميدان موات مقابل هر قريه حريم آن قريه خواهد شد يا خير؟ ج – در فرض سئوال كه ميدان مزبور از قديم چراگاه هر سه قريه بوده ظاهر اين است كه حريم هر سه قريه است واحياء وتملك موقوف برضايت همه صاحبان حق است وسؤال از اين كه ميدان مزبور حريم هر سه قريه است يا خير تعيين موضوع است وشأن فقيه نيست ومربوط به عرف واهل محل است.