مجمع المسائل-ج3-ص53
مسائل متفرقه وكالتس
1 – شخصى به برادرش باين عبارت وكالت داده است: وكالت ونمايندگى مطلقه در كليه امور موكل اعم از منقول وغير منقول ومطالبات وديون واجاره واستيجار، شرطى، رهن وارتهان، خريد وفروش وتفويض وتبديل ووصول وايصال وفسخ وابطال اسناد رسمى وغير رسمى وتنفيذ وابراء وقباله وتمليك وتملك واخذ ودريافت وجوه معاملاتى ورسيدگى بكليه امور موكل بدون احتياج بموكل نافذ ومعتبر است، وكيل با اختيارات مذكوره سه دانگ خانه موكلش را به ثمن معينى بخودش انتقال داده است، حال با توجه باين كه وكيل اختيار تمليك وتملك وخريد وفروش اموال موكل را داشته آيا ادعاى موكل باين كه چون وكيل خانه او را بخودش انتقال داده وچنين اختيارى نداشته، بعلاوه به بهاى كمتر از بهاى واقعى، بيع را واقع ساخته بيع باطل است، مسموع مىباشد يا خير؟ ج – گرچه لفظ وكالت مرقومه عموم دارد لكن بعيد نيست منصرف باشد از بيع سه دانگ خانه بخود وكيل، آن هم به كمتر از قيمت عادله مگر قرائن ديگرى دلالت كند بر شمول وكالت بر معامله مزبوره.
س 22 – زيد به عمرو وكالت مىدهد كه در كليه امور من كما في السابق دخالت داشته باشيد وآنچه محاسبات وحواله واسناديكه از ناحيه من مشاهده شد، در ازاء آن از اصل وفرع ما يملك من اداء نمائيد واز هر جهت وكالت شرعيه داريد وكسى را با شما در اين موضوع حق منازعه نيست ودر حاشيه همان وكالت نامه مىنويسد قول خداوند متعال را كه مىفرمايد من بعد وصية يوصى بها او دين، منظور بداريد در اين صورت اين وكالت فقط در حال حيازت زيد نافذ است وبايد مورد عمل قرار بگيرد و يا بعد از فوت زيد را هم شامل مىشود؟ ج – ظاهر عبارت، وصيت باداء ديون است بعد از موت ووصى بايد بعد از موت ديون او را اداء نمايد از اصل مال عينا يا منفعة ودين اعم است از قروض مردم ومهر عيال وخم