پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج2-ص427

در حكم عدم باشد فروش آن جايز است وفرش براى‌ مجالس روضه خوانى‌ تهيه كنند كه اقرب بغرض واقف است.

س 1221 – حمامى‌ است قديمى‌ كه عوائد آن وقف روضه خوانى‌ حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام بوده فعلا مخروبه شده ولى‌ مصالحى‌ از قبيل سنگ وآجر دارد تكليف اين مصالح چيست وهم چنين نسبت به زمين حمام چه عملى‌ انجام بدهند ونيز مى‌گويند سه دانگ از زمين حمام وقف است وسه دانگ ديگر ملك طلق.

ج – اگر مأيوس باشند كه حمام مورد استفاده واقع شود نسبت به سه دانگ وقف نيز جايز است زمين ومصالح آنرا بفروشند وقيمت آنرا بمصرف حمام وقفى‌ ديگر برسانند ولو در غير اين محل باشد.

س 1222 – زنى‌ در حيات شوهرش قدرى‌ آب وملك را وقف نموده كه براى‌ حضرت امير المؤمنين عليه السلام مجلس عزادارى‌ برپا شود وقيد كرده كه اگر محتاج شد بفروشد وزندگى‌ خود را اداره نمايد واز آن مدت يا چندى‌ بعدش تابحال سالى‌ يك مجلس روضه هم خوانده‌اند ولى‌ در وقفنامه‌اش اين قيد ذكر نشده كه در صورت احتياج بفروشد وحاليه شوهرش فوت نموده وواقفه هم در نهايت فقر وتنگ دستى‌ بسرمى‌ برد در اين صورت زن مزبوره مى‌تواند آب وملك مزبور را بفروشد يا نه.

ج – در فرض مسأله اگر صاحب ملك بينه وبين الله مى‌داند كه وقف مطلق نكرده ظاهر آنست كه فعلا مى‌تواند بفروشد لكن احتياط طريق نجات است.

س 1223 – حمامى‌ را خراب كرده‌اند كه از نو بسازند ومقدارى‌ خاك از قطعه زمينى‌ جهت مصرف حمام برداشته‌اند در اين صورت مى‌شود خاك كهنه قديمى‌ را بجاى‌ خاكهاى‌ برداشته شده بريزيم چون براى‌ زمين فايده دارد.

ج – اگر خاكهاى‌ كهنه قابل مصرف نباشند مى‌توانند بقيمت عادله بفروشند وخاك تازه خريدارى‌ نمايند.

س 1224 – در ابهر حمامى‌ بوده است قديمى‌ شايد قدمت آن به پانصد سال