مجمع المسائل-ج2-ص400
ضمن شرط نمايد كه اگر خودم احتياج پيدا كردم بخودم بر گردد آيا چنين وقفى صحيح است يا خير.
ج – اقوى صحت وقف بنحو مذكور است پس هر وقت محتاج شد وقفيت از بين مىرود واين وقف داخل در وقف منقطع الآخر است وچنانچه واقف بعد از عروض حاجت بميرد ارث است وبه ورثه مىرسد واگر قبل از عروض حاجت بميرد بر وقفيت باقى است وبه ورثه مربوط نيست.
س 1147 – زيد زمين وقفى را از كسى خريدارى نموده واز آن زمين گل برميدارد وآجر درست مىكند وبمردم مىفروشد وبعضى از مردم از موضوع وقف مطلعوبعضبها هم بى خبر وآجرها را مىخرند آيا اين بيع وشرى جايز است يا نه ودر صورت عدم جواز اگر اشخاص مطلع آجرها را خريدند وبعد نادم وپشيمان شدند چنانچه بخواهند معامله را بر گردانند يا بديگران بفروشند ويا اشخاص بى خبر پس از خريدن آجرها بخواهند ببايع پس بدهند وثمن را از او دريافت بدارند ولى بايع پس نمىگيرد ووجه را بمشترى پس نمىدهد آيا خريداران مىتوانند آجرها را در مصارف خيريه كه عام البلوى باشد ازقبيل پل ياتكيه ويا مسجد بكار ببرند يا نه.
ج – در فرض مسأله واجب است وجه آجرها را با نظر متولى شرعى بمصرف همان وقف برسانند واگر متولى ندارد يا خائن است با نظر حاكم شرع بمصرف برسانند.
س 1148 – شخصى ملكى را وقف مىكند كه مال الاجاره ومنافع آنرا بفلان مصرف خيريه برسانند ودر حين وقف ابتداءا اين زمين مال الاجاره اش مثلا هزار تومان بوده ولى متولى در آن احداث نهال ميوه وغيره كرده وفعلا مال الاجاره اش ده هزار تومان است در اين صورت متولى بايد همان هزار تومان را خرج كند ياده هزار تومان را.
ج – اگر متولى درخت را بقصد خودش غرس كرده ميوه مال خود او است