پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج2-ص313

خيريه صرف شود يا نه ووصى‌ از همان مال الوصايه مى‌تواند براى‌ پدر خود حجبگيرد يا نميتواند.

ج – اگر وصيت بحج نكرده است استنابه حج ميقاتى‌ كفايت مى‌كند ودر صورتيكه وصيت كرده كه ثلث او صرف امور خيريه شود صرف آن در استيجار حج مانعى‌ ندارد.

س 890 – شخصى‌ وصيت كرد كه ثلث تمام املاك از اراضى‌ وغيره را خرج او كنند وتعيين مصرف ننموده وپس از فوت او وصى‌ به‌آن وصيت عمل نكرده واملاك را فروخته ومشتريان چون مى‌دانند كه ثلث آن املاك را بمصرف نرسانده‌اند مى‌خواهند هر يك قسمتى‌ را كه خريده‌اند ثلث آنرا بپردازند تا تصرف در آنها جائز باشد آيا ميتوانند بهر مصرف خيرى‌ برسانند يا خير.

ج – اگر متعارف محل صرف نمودن اينگونه مال الوصايه در موارد معلومى‌ است كه محتمل باشد آن موارد منظور موصى‌ بوده با اذن حاكم شرع در آن موارد صرف نمايند والا در هر امر خيرى‌ با اذن حاكم شرع مصرف كنند.

س 891 – آيا در وصيت لفظ خاصى‌ معتبر است يا نه.

ج – لفظ خاص لازم نيست وكفايت مى‌كند هر كلامى‌ كه دلالت بر وصيت كند وبهر لغتى‌ كه باشد.

س 892 – چند جمله از وصيتنامه كه فتوكپى‌ آن تقديم مى‌شود عبارت است از اين كه (يك قطعه بيشه دارم درخت آن را بمسجد خرج نموده وعلفش را اولاد خودم بردارند كه عبارت از پسران مى‌باشند چونكه زحمت جنگل را عهده دارند واگر ازدرخت ها براى‌ خود خرج كنند مباح است) مانمى‌ فهميم كه آيا مراد از بيشه، زمين ودرختهاى‌ آن هر دومى‌ باشد ويا فقط مراد موصى‌ درختهاى‌ آن بوده كه تا بعد از قطع درختها، زمين جزء تركه باشد وفعلا درختهاى‌ بيشه را قطع وصرف در مسجدى‌ كه‌در وسط همان زمين بيشه ساخته شده نموده‌اند واكنون اولاد ذكور زمين بيشه را بين خود