مجمع المسائل-ج2-ص307
س 873 – هر گاه موصى له يك قسمت از وصيت را قبول كند وقسمت ديگر را رد كند حكمش چيست.
ج – مشكل است چون قبول با ايجاب تطابق ندارد مگر اين كه ايجاب مركب از دو ايجاب باشد مثلاموصى بگويد اين ملك مال زيد باشد واين ملك مال عمرو بخلاف اين كه بگويد اين ملك مال زيد وعمرو باشد.
س 874 – پس از اين كه موصى وصيت نمود اگر بيهوشى يا ديوانگى عارض او شود آيا وصيت باطل مىشود يا خير.
ج – باطل نمىشود اگر چه بيهوشى يا ديوانگى تا حال مرگش ادامه پيدا كند س 875 – در موارد اعتبار قبول در وصيت آيا بايد قبول لفظى باشد يا لازم نيست ج – كفايت مىكند هر قول يا فعلى كه دلالت بر قبول كند مانند گرفتن موصى بهوتصرف در آن.
س 876 – شخصى در حدود شصت سال قبل وصيت كرده كه منافع دو قطعه زمين را الى الابد در مواردى صرف كنند ودر وصيت نامه كه بامضاء ومهر علماء محل رسيده باين لفظ واين ترتيب ذكر كرده كهيك عشر از منافع حقوصى وبيست تومان براى روضه خوانى وبيست تومان براى اعانه زوار كربلا و مشهد الرضا نفرى يك تومان ودوازده ختم قرآن بمبلغ سه تومان يعنى هر ختم قرآن دو قران ونيم و باقيمانده آن را نصف كنند نصف آنرا كفاره ماه رمضان وغيره بدهند ونصف ديگر را رد مظالم چنانچه ملاحظه مىفرمائيد موارد صرف منافع باستثناء حق وصى و باقيمانده، ساير مصارف بپول تعيين شده ونمى دانيم بيست تومان چه نسبتى باتمام منافع آن دو قطعه زمين داشته وفعلا مال الاجاره بيشتر شده اكنون منافع بچه نسبتى بايد بمصرف برسد و آيا ميتوانيم پس از دادن عشر بوصى بيست تومان قديم را تقويم كنيم وقيمت آن را از مال الاجاره فعلى صرف روضهخوانى وهمين مقدار را صرف اعانه زوار نمائيم وقيمت سهتومان قديم را براى قرائت قرآن بدهيم