پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج2-ص290

ج – با فرض خيانت بعضى‌ از اوصياء با اذن حاكم شرع اموال مورد وصيت را تحت نظر بقيه اوصياء قرار دهند تابوظيفه شرعى‌ عمل كنند.

س 825 – هر گاه خيانت يا عجز وصى‌ ظاهر شود تكليف چيست.

ج – در مورد خيانت بعضى‌ فرموده‌اند حاكم شرع مى‌تواند او را عزل كند لكن بعيد نيست بنفس خيانت منعزل شود وحاكم شرع مى‌تواند شخص ديگرى‌ را بجاى‌ او نصب كند يا امينى‌ را به‌او منضم نمايد هر طور صلاح دانست ودر صورت عجز اگر طورى‌ باشد كه احتياج به معاون دارد حاكم شرع امينى‌ را تعيين مى‌كند كه او را كمك كند واگر بكلى‌ عاجز شود شخص ديگرى‌ را بجاى‌ او نصب مى‌كند.

(عدول موصى‌ از وصيت وفسخ آن)

س 826 – شخصى‌ وصيت كرد كه يك دانگ زمين او بعد از فوتش مال پسرش باشد ولى‌ در نزديكى‌ فوتش وصيت كرد كه يك دانگ زمين مذكور مال حضرت ولى‌ عصر عجل الله تعالى‌ فرجه الشريف باشد وفعلا بر پسرش مجهول است كه كدام وصيت صحيح است اولى‌ كه نسبت باو است يا دومى‌ كه نسبت بحضرت است ج – در فرض سؤال جايز است موصى‌ از وصيت اول عدول نمايد ووصيت دوم اوصحيح است وتا مقدار ثلت تركه نافذ است ودر زائد بر ثلث موقوف بامضاء ورثه‌است.

س 827 – زيد از جهت جهل بمسألة اول وصيت مى‌كند كه فلان زمين مرا بعمرو بدهيد وبعد بگويد ثلث اموالم را در فلان موضوع خرج كنيد بخيال اين كه وصيت از اصل مال برداشته مى‌شود در اين صورت وصيت اول باطل است بقرينه وصيت دوم يا نه.

ج – هر دو وصيت صحيح است ودر ما زاد بر ثلث محتاج به‌امضاء ورثه‌است بلى‌ اگر وصيت دوم قرينه عرفى‌ بر عدول از وصيت اول باشد وصيت اول باطل مى‌شود س 828 – شخصى‌ در حال صحت جسم كتبابراى‌ خود وصى‌ تعيين نموده وبعد