پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج2-ص282

ج – در فرض سؤال اگر الزام آنها به اتفاق توسط حاكم شرع ممكن نيست ورثه با اذن حاكم شرع مورد وصيت را در اختيار اكثر اوصياء كه اتفاق نظر دارند بگذارند تا طبق نظر خودشان عمل بوصيت نمايند واگر بعضى‌ از اوصياء امين وبعضى‌ ديگر خائن باشند با اذن حاكم شرع موصى‌ به را تحت اختيار امناء از اوصياء قرار دهند تابه تكليف خود عمل نمايند.

س 801 – شخصى‌ در وصيت نامه خود نوشته عوائد ملكى‌ را كه ثلث قرار داده‌ام صرف صوم وصلوة ورد مظالم وكفارات مطلقه وامور خيريه نمائيد آيا بايد عوائد ثلث بطور مساوى‌ در مصارف مزبوره صرف شود يا بتفاوت وبر طبق نظر وصى‌ ضمنا مراد از كفارات مطلقه چيست.

ج – اگر در وصيت تعيين نشده بطور تساوى‌ در موارد مذكوره صرف نمايند ونسبت بكفارات مطلقه اگر از حال او ظاهر باشد كه خصوص كفارات معينه‌اى‌ بذمه دارد در همان كفارات صرف شود والا در كفاراتى‌ كه محتمل است بذمه او باشد صرف شود.

س 802 – زنى‌ در حال صحت وثبات عقل وصيت كرده كه برادرم وصى‌ من است وشوهرم وكيل كه وصاياى‌ مرا بر طبق وصيت نامه عمل نمايد وكيل كه شوهر زن است مى‌گويد چون من اطلاع نداشتم وبى‌ خبر من وصيت كرده من اين وصيت را قبول ندارم واين وصيت باطل است در اين صورت تكليف چيست.

ج – در فرض سؤال اگر وصيت محرز باشد زوج كه تا بعد از فوت نفهميده باحتياط لازم عملى‌ كه‌درعهده اوست بايد انجام دهد ورد نكند بلى‌ نسبت بسهمالارث زائد بر ثلث را مى‌تواند امضا نكند.

س 803 – يك نفر در حال حيات خود وصيت مى‌كند كه هزار تومان از ثلث مالم را بابت صله ارحام بدو نفر دختر صغيره كه دونوه موصى‌ هستند بدهند و هزار تومان براى‌ قرض خود وصيت مى‌كند وتقريبا هزار تومان هم جهت نماز