مجمع المسائل-ج2-ص269
خمس او را بپردازند وبعد از فوتش ورثه او از دادن خمس خوددارى كردند واظهار مىدارند كه متوفى داراى اولاد صغار است واگر بوصيت موصى عمل شود واز اين اموال برداشته شود اولاد صغار او مستأصل مىشوند بنابر اين از دادن خمس استنكاف دارند در اين صورت وصى مقصر است يا نه.
ج – اگر وصى قدرت عمل بوصيت متوفى را ندارد بر او تكليفى نيست وليكن بر ورثه لازم است ممانعتى از پرداخت حقوق واجبه ميت ننمايند واشخاصى كه ممانعت از عمل بوصيت مىنمايند معصيت كارند.
(تأخير در عمل بوصيت جائز نيست) س
769 – آيا خود ورثه مىتوانند سهم ثلث را از ملك مورث بردارند وبتدريج در ظرف چند سال پول آنرا بپردازند تا در مصارفيكه مورث تعيين نموده خرج شود يا اين كه لازم است بدون تأخير خرج نمود.
ج – در صورتيكه موصى اذن در تأخير نداده تأخير در عمل به وصيت جايز نيست.
س 770 – زيد شخصى را وصى قرار داده كه بعد از فوت او چند سال صوم وصلوة ويك حج از تركهاش استيجار نمايد وهم چنين وجوه ومظالم وديون او را از مالش جدا نموده بمصارف شرعيه برساند فعلا موصى فوت كرده واموال در دست ورثه است واگر بخواهند همه موصى به را يك دفعه بدهند چون نقد نيست بايد املاك معينى را بفروشند آيا وصى مىتواند ورثه را اجبار نمايد يا نه.
ج – بر وصى واجب است عمل بوصيت واگر موصى اذن در تأخير نداده تأخير جايز نيست وورثه حق ممانعت از عمل بوصيت را ندارند مگر در زائد بر ثلث مال كه نفوذ وصيت در آن موقوف بامضاء ورثه است.