پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج2-ص191

خانه اين مرد بوده نتوانسته است دختر را تصرف كند در اين صورت دختر مى‌تواند عقد را بهم بزند ويا احتياج بطلاق دارد ودر صورتيكه عقد را فسخ كرد نسبت به مهريه‌اش چه وظيفه‌اى‌ دارد نصف مهر را بايد بگيرد ويا تمام آنرا.

ج – در فرض سؤال اگر عنن شوهر طورى‌ است كه نه قادر بر وطى‌ آن دختر ونه قادر بر وطى‌ غير او است وبعد از علم بعنن راضى‌ بصبر وبقاء با آن شوهر نبوده جايز است مراجعه بحاكم شرع نمايد وبعد از آن كه يك سال حاكم براى‌ شوهر وقت تعيين نمود اگر در اين يك سال عيب مرتفع نشد وقدرت بر وطى‌ هيچ زن را پيدا نكرد آن دختر حق دارد عقد را فسخ كند ونصف مهر را از شوهر بگيرد.

س 543 – زنى‌ شوهر كرده وبعد از عقد ودخول معلوم شده كه زوج مرض برص داشته است آيا زن مى‌تواند عقد را فسخ نمايد يا نه.

ج – مرض برص در مرد از عيوبى‌ نيست كه مجوز فسخ عقد براى‌ زن باشد ولكن احوط واولى‌ آنست كه اگر زن بخواهد فسخ كند مرد او را طلاق بدهد س 544 – در موضوع تزويج، مدلس كه زوج پس از پرداخت مهريه باو رجوع مى‌كند ومعادل مهريه را مى‌گيرد كيست.

ج – هر كس تزويج به او استناد داده مى‌شود كه ولى‌ شرعى‌ يا عرفى‌ باشد مانند پدر زوجه وجد او مادر وبرادر بزرگ وعمو ودائى‌ وى‌ يعنى‌ كسانى‌ كه اجازه ازدواج بستگى‌ به رأى‌ آنها دارد ومتصدى‌ تزويج مى‌شوند ودر عرف وعادت در اين باره به‌آنها مراجعه مى‌شود ونظير اينها است على‌ الظاهر بعض اجانب كه بين او وزوجه شدت ارتباط وعلاقه هست بطورى‌ كه اجازه ازدواج بدون موافقت ورأى‌ او صادر نمى‌شود وزوجه در امور مهمه به او رجوع مى‌كند ودر امور مربوطه به خودش به او اعتماد وركون دارد بلكه بعيد نيست ملحق بشود به كسانيكه ذكر شد شخصى‌ كه بين طرفين مراوده مى‌كند واسباب انس والفت طرفين بيكديگر را فراهم مى‌سازد بطورى‌ كه گول زدن به او نسبت داده شود.