مجمع المسائل-ج2-ص133
ج – با فرض آن كه قبض نداده هبه باطل است وهمه ورثه از آن ارث ميبرند.
س 346 – زنى در حال صحت و تندرستى وكمال عقل اموال خود را هبه شرعى نموده به عمويش وپس از گذشتن يك سال مثلا، زن مذكوره مريضه شد ودر حال مرض موت همان اموال را هبه نمود ببرادر پدريش در اين صورت خللى در هبه اولى وارد مىشود يا نه.
ج – در فرض مسأله در صورتى كه در هبه اول عين موهوبه بقبض متهب داده شده هبه صحيح ولازم است وبراى هبه دوم موردى باقى نمانده واگر درهبه اول بقبض نداده وهبه دوم را بقبض داده هبه اول صحيح نبوده وهبه دوم صحيح است واگر در هبه دوم هم بقبض متهب داده نشده عين موهوبه بايد بين همه ورثه تقسيم شود.
س 347 – آيا در قبض عين موهوبه فوريت شرط است يا خير.
ج – فوريت شرط نيست وجايز است بين هبه وقبض موهوب فاصله بسيار باشد لكن انتقال عين موهوبه، به موهوب له از حين قبض حاصل مىشود پس اگر چيزى كه بخشيده شده نماآتى داشته باشد آنچه كه قبل از قبض بوده مال واهب است.
(موارد جواز رجوع در هبه وعدم جواز آن)
س 348 – شخصى املاك خود را بهاولاد خود هبه ميكند وخيار فسخ براى خود قرار مىدهد آيا صحيح است يا خير.
ج – جعل خيار فسخ در هبه بذى رحم جائز نيست وشرط خلاف شرع است.
س 349 – آيا در هبه معوضه تا عين باقى است واهب مىتواند رجوع كند يا خير.
ج – نمىتواند ودر اين حكم تفاوتى نيست بين اين كه در خود هبه شرط عوض