پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج2-ص121

داده از او بگيرد ونيز در اين صورت هر غاصبى‌ كه مالك بدل مال را از او گرفته حق دارد به غاصب بعد از خودش رجوع كند وغاصب بعدى‌ هم به بعد از خودش تا منتهى‌ به غاصب اخير شود.

(بعض احكام شيئ مثلى‌)

س 301 – بفرمائيد كه آهن آلات وغير آن از فلزات كه در اين زمان در ساختمانها بكار مى‌رود مانند تيرآهن ولو له وورق و نظائر اينها مثلى‌ است يا قيمى‌.

ج – ظاهر اين است كه همه مذكورات مثلى‌ است بنابر اين در صورت تلف بايد مثل تالف داده شود ودر صورت تعذر قيمت آن.

س 302 – هر گاه از جهت شرائط زمانى‌ يا مكانى‌ مثل بكلى‌ از ارزش بيفتد آيا غاصب مى‌تواند مالك را به گرفتن مثل الزام نمايد يا خير.

ج – در فرض سؤال غاصب حق الزام به قبول مثل ندارد واگر در زمان يا مكان مذكور مثل را بدهد ومالك راضى‌ نباشد ضمان او بر طرف نمى‌شود ومالك مى‌تواند امتناع نمايد وصبر كند تا زمان يا مكان ديگرى‌ كه مثل قيمت دارد و آنوقت مطالبه نمايد يا اين كه صبر نكند و مطالبه قيمت نمايد ودر اين صورتهر گاه عين مغصوبه تلف شده باشد بعيد نيست كه قيمت مكان يا زمان تلف ملاحظه شود واگر باقى‌ است وارزش ندارد قيمت آخرين زمان يا مكانى‌ كه بعد از آن از قيمت افتاده ملحوظ گردد.

س 303 – در مواردى‌ كه بر غاصب اداء مثل تالف لازم است ومثل هم يافت مى‌شود لكن قيمت آن پائين آمده آيا مالك مى‌تواند غاصب را به قيمت روز غصب كه بيشتر بوده ويا تفاوت قيمت ملزم نمايد يا خير.

ج – در فرض سؤال غاصب مى‌تواند مثل را بدهد ومالك نمى‌تواند او را به پرداخت قيمت بيشتر يا تفاوت قيمت الزام كند حتى‌ اگر تقصيرا مثل را نداده تا زمانى‌ كه قيمت تنزل نموده اگر چه معصيت كرده ولى‌ باز هم فقط اداء مثل بر او