پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج2-ص102

ج – در صورتى‌ كه از سابق آب باران وبرف را در ملك همسايه مى‌ريخته ومحتمل باشد كه ذيحق است نمى‌توانند او را منع كنند واگر مقطوع باشد كه ذيحق نيست مى‌توانند جلو او را بگيرند.

(اگر حيوان كسى‌ بديگرى‌ خسارت وارد كند)س

253 – شخصى‌ اسب چموش وسر كشى‌ داشت ومى‌ دانست اگر دقيقه‌اى‌ غفلت كند ومواظب اسب خود نشود آسيبى‌ ميزند چه به انسان وچه به حيوان وعادت اسب همين بود روزى‌ چند نفر در محله دور هم نشسته بودند اسب مى‌رسد يك نفر را با لگد ميزند چشم چپ او معيوب مى‌شود وصاحب اسب شيحه اسب را مى‌شنود مى‌آيد وضع را آنطور ديده فرار مى‌كند فعلا مبلغ هفت هزار تومان به مصدوم خرج جراحت وارد نموده آيا شخص مصدوم مى‌تواند از صاحب اسب ديه بگيرد يا خير؟ ج – از موضوع شخصى‌ اطلاع ندارم بنحو كلى‌ اسب در حالى‌ كه صاحبش با آن باشد اگر جنايتى‌ وارد كند صاحب است ضامن است و همچنين در مثل مورد سؤال، اگر با آن نباشد ولى‌ در حفظ آن تقصير كرده باشد بايد ديه چشم را بدهد.

س 254 – بعضى‌ اوقات گوسفند و مرغهاى‌ همسايگان بمزرعه مى‌ريزند وگاهى‌ يك مرغ كه پنج تومان ارزش دارد صد تومان يا بيشتر ضرر به زراعت مى‌رساند وتذكر بصاحب حيوانات هم بيفايده است يعنى‌ گوش نمى‌دهد آيا از بين بردن اينگونه حيوانات جايز است يا خير و قراردادهائى‌ كه در روستاها براى‌ جلو گيرى‌ از اينگونه ضررها بسته مى‌شود صحيح است يا خير.

ج – در روز بايد صاحب زراعت، زراعت خود را حفظ نمايد واتلاف حيوان مردم جايز نيست بلى‌ اگر شب، حيوان شخص به زراعت مردم ضرر بزند