پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج1-ص516

س 8 – امر به معروف و نهى‌ از منكر نسبت به افرادى‌ كه انسان، نسبت به آنها آمريت ندارد و بايد بنحو خواهش و موعظه، عملى‌ شود، واجب است يا نه؟.

ج – لازم است.

س 9 – فقهاء فرموده‌اند كه عهده دار شدن منصب ولايت يا قضاوت، از طرف حاكم جائر، جائز نيست.

مگر در صورت اكراه و يا وقتيكه بتواند امر به معروف ونهى‌ از منكر كند، حال آيا مقصود، تمكن از امر به معروف و نهى‌ از منكر بالنسبه به خود حاكم جائر است يا هر كسى‌ و آيا مطلق معروف و منكر هر چند جزئى‌ باشد امر يا نهى‌ آن مجوز ولايت از طرف حاكم جائر مى‌شود يا نه؟.

ج – ظاهرا مقصود، اين است كه شخص بواسطه مقام قضاء بتواند احكام خدا را اجراء نمايد و با امر به معروف و نهى‌ از منكر، اقامه واجبات، و جلوگيرى‌ ازمنكرات نمايد كه غرضى‌ كه از جعل قاضى‌ در حكومت عدل، حاصل مى‌ شود حاصل گردد والا مجرد تمكن از امر به معروف و نهى‌ از منكر، به يك نفر، موجب جواز تولى‌ قضاء از جائر نمى‌شود با اين كه فرموده‌اند (لا يجلسه إلا نبي أو وصي أو شقي).

س 10 – شخص يقين دارد كه اگر به منزل فلان تاجر – كه قطعا وجوه، در ذمه او هست – برود فلان مقدار بابت وجوه به او مى‌دهد و اگر نرود يقينا به ديگرى‌ نمى‌دهد آيا رفتن او بمنزل تاجر مزبور، واجب مى‌شود يا نه؟.

ج – در صورتى‌ كه مورد آن وجه باشد وجوب آن از باب بعث و الزام به فعل معروف، بعيد نيست.

س 11 – كمك به كسى‌ كه نماز نمى‌خواند ولى‌ اعتقاد به وجوب آن دارد چگونه است؟.

ج – در صورتيكه ترك اعانت به او موجب تنبه و خواندن نماز شود اعانت نكنند مگر در موردى‌ كه ترك اعانت، موجب تلف او شود كه در اين صورت، حفظ نفس او لازم است.

س 12 – زنى‌ 28 ساله كارمند دولت، چهار سال در ازدواج انقطاعى‌ شخصى‌ بوده و يك روز پس از انقضاء صيغه، بعقد دائم ديگرى‌، در آمده و هر چه به