پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج1-ص432

س 22 – طلبه‌اى‌ كه قيمت كتابهاى‌ او از مصارف حج بيشتر است آياواجب است كه كتابهايش را بفروشد يا قرض نمايد و به حج برود در حاليكه برايش ممكن است كه بعدها تدريجا همان كتابها را تهيه نموده و يا قرض را اداء كند؟.

ج – در صورتى‌ كه كتابها مورد حاجت فعلى‌ او بنا شد و فروش آنها ممكن باشد واجب است – ولو با استقراض – به حج برود.

س 23 – شخصى‌ مديون است بدين حال، يعنى‌ وقت پرداخت آن رسيده و قادر بر اداء آن مى‌باشد و دائن جدا مطالبه دين خود مى‌نمايد و بهيچ وجه راضى‌ بتاخير نيست.

آيا جايز است چنين شخصى‌ قبل از اداء دين بحج مشرف شود يا نه؟ و حج واجب يا مستحب از او صحيح است يا نه؟.

ج – در صورتى‌ كه شخص مديون، ثروتمند باشد اداء دين و بجا آوردن حج هر دو بر او واجب است و اگر عصيانا اداء دين نكرده مكه برود حج او صحيح است ولى‌ گناه كرده.

بلى‌ اگر قبلا مستطيع نبوده و فعلا هم اگر دين را اداء بكند نمى‌تواند بمكه برود حج بر او واجب نيست زيرا مستطيع نيست لكن معذلك اگر معصيت كند و حج برود حج او صحيح است و بعد از حصول استطاعت، واجب است دوباره به مكه برود و در صحت حج، فرقى‌ بين حج واجب و مستحب نيست.

س 24 – شخصى‌ كه استطاعت بدنى‌ و مالى‌ داشته و عصيانا بمكه نرفته و فعلا عاجز شده آيا مى‌تواند براى‌ خود نايب بگيرد كه حج ميقاتى‌ بجا آورد يا نه؟.

ج – اگر فعلا قدرت ندارد و مأيوس از توانائى‌ بر رفتن خود در آينده نيز باشد مى‌تواند جهت حج ميقاتى‌ نائب بگيرد.

س 25 – زنى‌ كه خودش استطاعت مالى‌ جهت رفتن حج دارد – ولو به اين كه مهريه خود را از شوهر بگيرد – ولى‌ اگر اموال خود را صرف حج نمايد بعدا زندگى‌ بر او سخت مى‌شود از اين نظر كه شوهرش نمى‌تواند وسائل زندگى‌ او را مانند قبل فراهم نمايد آيا اين زن مى‌تواند بحج برود يا نه؟.

ج – اگر بنحوى‌ باشد كه با مصرف كردن اموال خود، زندگى‌ آنان مختل مى‌شود مستطيعه نيست.

س 26 – چند سال قبل شخصى‌ به شبهه استطاعت رجاءا بحج مشرف