پایگاه تخصصی فقه هنر

مجمع المسائل-ج1-ص227

ج – اگر پس از مقدارى‌ از وقت كه كافى‌ براى‌ نماز ظهر و عصر بوده فوت شده، قضاء ظهر و عصر، هر دو واجب است.

س 23 – آيا پسر بزرگ مى‌تواند در زمان حيات پدر و مادر به آنها بگويد من نمى‌توانم قضاء نماز و روزه شما را بجا آورم ويا بگويد من در برابر قضاء نماز و روزه شما اجرت مى‌خواهم؟ و آيا مى‌شود از تركه ميت باندازه خرج نماز و روزه را برداشت يا نه؟ و راستى‌ چگونه ممكن است يك فرزند، به خاطر اين كه بزرگتر است اين تكليف سخت بر او بار باشد؟.

ج – شرط اجرت، براى‌ پسر بزرگ در برابر قضاء نماز و روزه پدر و مادر، مشكل است.

ولى‌ اگر پدر و مادر وصيت كنند كه آنچه نماز و روزه از آنها فوت شده استيجار كنند و مبلغى‌ را هم در مقابل، تعيين نمايند، در صورتيكه اجير، انجام دهد از پسر بزرگتر ساقط است.

س 24 – شخصى‌ صوفى‌ بوده و عمدا نماز نمى‌خوانده، آيا قضاء نمازهاى‌ او بر پسر بزرگتر واجب است يا نه؟.

ج – اگر منكر وجوب نماز بوده ولذا عمدا نمى‌خوانده، قضاء نمازهايش بر پسر، واجب نيست اما اگر منكر نبوده وبا اقرار بوجوب، نخوانده احتياط واجب آنست كه پسر بزرگ قضاء نمايد.

س 25 – مادر اينجانب دو ماه قبل فوت نموده و وصيت كرده كه يكماه روزه براى‌ او بگيريم، آيا چون استطاعت مالى‌ نداريم، خود و برادرم مى‌توانيم روزه او را بگيريم يا نه؟.

ج – بلى‌ مى‌توانيد روزه او را بگيريد.

س 26 – كسانى‌ كه در اواخر عمر در اثر مرض و حالت اغماء و ضعيف شدن حواس و يا از دست دادن عقل نمازشان ترك مى‌شود، آيا بايد پسر بزرگتر قضاى‌ آنها را نيز بجاى‌ آورد؟.

ج – در صورتيكه در تمام وقت، ديوانه يا مغمى‌ عليه بوده، قضاء آن بر پسر بزرگ نيست.

و اما آنچه در حال مرض فوت شده يا طبق وظيفه انجام نداده، بايد پسر بزرگتر انجام دهد و چنانچه عمدا ترك نموده احتياط آنست كه پسر بزرگ