مجمع المسائل-ج1-ص217
أيام أو البقاء ثلاثين يوما مترددا.
س 70 – حد توطن ثانوى چيست؟.
ج – توطن ثانوى، گاه به اعراض از وطن سابق و اقامت در محل ديگر بدون قصد ترك آنجا بنحوى كه اهل آن محل شناخته شود، حاصل مىشود و گاهبه اين كه شخصى با عدم اعراض از وطن سابق، محل ديگر را نيز وطن، قرار دهد كه سالى مثلا چند ماه، در آن توقف داشته باشد بنحوى كه عرفا او را صاحب دو وطن بشمارند.
س 71 – شخصى كه وطنش، تهران است و در قم هم عيال اختيار كرده كه هفتهاى يك بار مرتب بنا دارد بقم بيايد يك روز يا دو روز بماند و باز برگردد وظيفه او نسبت بنماز و روزهاش چيست؟.
ج – اگر مىخواهد تا آخر، در دو مكان كه تهران و قم است زندگى داشته باشد بعيد نيست كه واجب باشد در قم هم نماز را تمام بخواند و اگر منزل قم، دائمى نيست و موقت است احتياطا نماز را در قم، جمع بخواند.
س 72 – قصد توطن تنها در صدق وطن كافى است، يا بايد علاوه بر قصد توطن، مدت مديدى بدون تخلل سفر، در آن مكان، اقامت كند؟.
ج – قصد توطن دائمى وتوقف مقدارى كه عرفا صدق كند كه وطن او شده كافى است.
س 73 – ملاك وطن هاى متعدده چيست؟ چه مقدارى بايد در هر يك از آنها سكونت كرد؟ و اگر در يكى از آنها فقط وقتى ضرورت اتفاق مىافتد يك روز و كمتر از ده روز بماند تكليف در خصوص نماز و روزه چيست؟.
ج – چنانچه انسان تصميم داشته باشد سالى چند ماه در محلى بطور هميشگى بماند و صدق عرفى هم بكند، وطن او محسوب مىشود ولى با ماندن چند روز در سال صدق وطنيت نمىكند والله العالم.
حكم بلاد كبيره
س 74 – گفته مىشود كسانيكه قبل از سال 51، ساكن تهران، كه مىگويند از بلاد كبيره است شدهاند، تهران، وطن آنها محسوب مىشود،