مجمع المسائل-ج1-ص215
بواسطه انزجار از آن محل باشد يا جهات ديگر.
س 64 – بنده خانه پدريم در اهواز است ولى چند ماهى است كه در سوسنگرد ازدواج كردهام و همانجا منزلى اجاره كرده و ساكن شدهام در اين صورت وقتى به اهواز مىروم نسبت به نمازم چه تكليفى دارم؟.
ج – اگر از وطن سابق خود اعراض كرده باشيد – هر چند باين نحو باشد كه چون در مكان جديد، كار و پيشه، اتخاذ كردهايد عرفا شما را اهل آنجا بشمارند وبازگشت شما به اهواز، مثل انتقال اهالى سوسنگرد به اهواز، محتاج به عروض عارض باشد – در اهواز، حكم مسافر را داريد.
س 65 – آيا زوجه اگر از مسقط الرأس خود اعراض نكرده وبآنجا سر بزند، نمازش تمام است؟ و همينطور مسقط الرأس زوج كه از آن اعراض نكرده و بآنجا سر مىزند، براى زن هم وطن محسوب است يا خير؟.
ج – هر يك از زوج و زوجه اگر از وطن اصلى خود اعراض نكردهاند، باين معنى كه باز براى توطن دائم يا موقت به آنجا بر مىگردند بايد نماز خود را در آنجا تمام بخوانند، ولى اگر قصد بازگشت براى توطن ندارند و فقط گاهى براى ديدنارحام مىروند، حكم مسافر را دارند كه اگر ده روز با قصد در آنجا نمانند نمازشان قصر است.
س 66 – در مسأله اعراض از وطن، مراد اعراض قصدى است يا اعراض عملى را هم شامل مىشود، مثلا زيد، از وطن اصلى خود خارج شده و ملكى هم آنجا ندارد و در يكى از شهرستانها ساكن شده و عمارت ساخته و هفت هشت سال است در آنجا زندگى مىكند، بدون اعراض قصدى، فقط اعراض عملى وقهرى دارد، حال اگر به وطن اصلى مسافرت كند و قصد ماندن ده روز نداشته باشد آيا بايد نمازش را شكسته بخواند يا تمام؟.
ج – اعراض از وطن تصميم به عدم اقامت در آنجا است و اگر تصميم به عدم اقامت، نداشته باشد اعراض نيست، هر چند سالها به آن وطن نرود، بلى در بعض موارد، بواسطه طول مدت و غفلت از وطن اولى، بر حسب عرف، اعراض، صدق مىنمايد.