جامع الشتات-ج4-ص524
جواب: به تحليل زوجه وطى حلال مىشود.
اشهر واظهر اين است كه تعيين مدت ضرور نيست.
وظاهر اين است كه هر وقت پشيمان شود مىتواند منع كرد.
هر چند تعيين مدت كرده باشد ومدت هنوز منقضى نشده باشد.
332: سؤال: هر گاه كسى وصيت كند به شخصى بر اطفال خود.
آيا جايز است كه [ آن وصى ] صغير يا صغيره او را نكاح كند به شخصى؟ يا نه؟ جواب: اشهر ميان علما (چنانكه از مسالك ومفاتيح ظاهر مىشود) اين است كه جايز نيست.
و از شيخ در مبسوط نقل شده است جواز آن مطلقا، و هم چنين از مختلف.
و از خلاف قول به تفصيل: يعنى هر گاه وصيت به خصوص نكاح كرده، مىتواند.
واگر وصى مطلق است، نمىتواند.
وقول ديگر هست در مسأله كه هر گاه صغير بالغ شود با فساد عقل، وضرورتى داشته باشد به نكاح، وصى ولايت دارد.
والا، فلا.
واظهر قول اولاست، وخصوص صحيحه محمدبن اسماعيل [ بن ] بزيع كه در كافى روايت شده دلالت دارد بر آن صريحا، و (اضمار) آن ضرر ندارد.
وخصوصا از مثل محمدبن اسماعيل.
و خصوصا با اعتضاد به عمل اصحاب.
و هم چنين دلالت دارد بر آن صحيحه ابى عبيده حذاكه دلالت دارد بر اين كه (نكاح غير پدر بر صغيرين موقوف است بر اجازه آنها بعد بلوغ).
و هم چنين اخبار بسيارى كه دلالت دارند بر اين كه (ولايتى از براى غير پدر وجد، نمىباشد و از شيخ در تبيان وطبرسى در مجمع البيان ظاهر مىشود اجماع بر انحصار ولى دراب وجد.
ومؤيد آن است (بلكه دلالت دارد بر آن) دو حديث صحيح از محمدبن مسلم (في الصبى يتزوج الصبية يتوارثان؟ فقال: اذا كان ابواهما اللذان زوجاهما فنعم.
[ قلت: فهل يجوز طلاق الاب؟ قال: لا ]).
كه مفهوم آنها اين است كه هر گاه غير پدر تزويج آنها كرده باشد، توراثى نيست.
واين نيست مگر به جهت بطلان عقد.
واما دليل قول دوم: پس آن عموم آيه است.
يعنى (فمن بدله بعدما سمعه فانما اثمه